آیا تا به حال برایتان پیش آمده که با رئیستان دوستی صمیمی برقرار کرده و همکاری خوبی داشته باشید ولی ناگهان او محل کارش را تغییر داده و شما را تنها بگذارد؟ احساس شما در آن زمان چه بود؟ برخورد شما با فردی که جایگزین او شد، چگونه بود؟ آیا توانستید با یکدیگر به تعامل و همفکری برسید یا درگیر مسائل و مشکلات شده و رابطه چندان خوبی برقرار نکردید؟ در این مطلب قصد داریم پیامدهای ورود روسای تازه به زندگی کارمندان را مورد بررسی قرار داده و ببینیم چگونه میتوان این آشنایی را به دوستی صمیمانه و همکاری صادقانه تبدیل کرد.
وقتی رئیس شما محیط کاری را ترک میکند حقیقتا چالشی بزرگ پیش روی شما قرار میگیرد. اگر بخواهیم در مورد تجربیات صحبت کنیم این واقعه میتواند شوکی بزرگ به حساب بیاید و تازه اگر شما و رئیس سابقتان دوستانی صمیمی بوده باشید همین به تنهایی میتواند دلیل خوبی برای ترک شغلتان باشد. هر چند اگر با مدیر سابقتان ارتباط چندان خوبی نداشتید آمدن این مدیر جدید به معنای هوای تازه و شانسی نو برای شروعی دوباره است.
مهمترین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این نکته است که روابط شما و رئیستان شبیه به یک خیابان دوطرفه است. البته منظور این نیست که برای برقراری ارتباطی بهتر، بار مسئولیت بیشتری را به دوش بکشید اما خوشحالتر خواهید بود اگر شما اولین قدم را برداشته و منتظر نمانید که رئیستان اولین حرکت را انجام دهد. شانستان را امتحان کنید ممکن است پاداش خوبی در انتظارتان باشد یا شاید تنها حاصل این کار اطلاعاتی اندک باشد که چندان هم به کارتان نیاید.
در ادامه نکاتی که میتواند برای ایجاد یک رابطه موفق بین کارمند و مدیر مثمر ثمر واقع شود را برخواهیم شمرد پس با ما همراه شوید.
آماده شدن برای تغییرات
این مسئله ای شخصی است اما اولین چیزی که باید به آن توجه کنیم این است که روند اتفاقات اغلب متفاوت است. هیچ کس تغییرات را دوست ندارد و بسیاری از احساساتی که از عدم راحتی کار با مدیر جدید حاصل میشود، ناشی از ایستادگی و مخالفت اولیهای است که نسبت به این رئیس جدید در وجود فرد شکل گرفته است. حتی اگر این تغییر مثبت باشد باز هم شیوه برخورد شما با آن عامل تعیین کنننده است. اگر بپذیرید که این تغییرات به شکلهای مختلف و به هر صورت رخ میدهند میتوانید برای تغییراتی که در آینده پیش رو دارید آماده و منعطفتر شوید. توقع نداشته باشید که رئیس جدید از نظر خلق و خو و رفتار شبیه به رئیس سابقتان باشد. اگر اینگونه تصور کنید تنها درد و رنج بیشتری برای خود مهیا کردهاید.
البته این به معنای پذیرش تمامی تغییرات صورت گرفته نیست. چشمان خود را باز نموده و حواستان را جمع کنید. به نحوه برخورد رئیس جدید توجه کنید. آیا به نظرات شما توجه دارد یا عقاید همکارانتان توجهش را جلب میکند؟ شاید تنها دنباله رو نظر مافوق خودش است؟ آیا کارهای شما نظر او را جلب کرده و اشتیاق نشان میدهد یا اینکه بیتفاوت است؟ توجهات ناگهانی نسبت به پروژهای خاص یا استخدامهای جدید و یا افراد برتر در او دیده میشود؟ ممکن است در این میان نکاتی برای شما معنادار تلقی شوند پس به آنها دقت کرده و اختیاراتتان را گستردهتر کنید. پروژهها و استخدامهای تازه به معنای فرصتهای نوین هستند و از سوی دیگر ممکن است معنای آن فشار آوردن افرادی جدید به سنگر همکاران با سابقهترشان باشد. مراقب باشید پست نگهبانیتان را به کسی واگذار نکنید.
از همان ابتدا در مورد اهداف و انتظاراتتان صحبت کنید
یکی از بهترین کارهایی که میتوان برای تعامل بهتر با رئیس جدید از آن بهره برد شناخت یکدیگر است. ملاقاتهای رسمی و روزانه را در طول ناهار یا زمان صرف قهوه برنامه ریزی کنید تا با هم صحبت کرده و همدیگر را بهتر بشناسید. این فرصتها هنگامی که در محیط کار هستید بوجود نمیآید. شما این شایستگی را دارید تا بفهمید رئیس جدید چگونه بخش خود را مدیریت میکند. بر این اساس شما میتوانید کارهایتان را مرور کرده و نقاط قوت خود را مشخص کنید. اگر امکان پذیر است لیستی از موضوعاتی که مایلید در مورد آنها صحبت کنید تهیه کنید تا هنگام بحث دچار سردرگمی نشوید. اگر صحبت با رئیس بیشتر از زمانی که در اختیار دارید وقتتان را میگیرد میتوانید این صحبت را طی نوشیدن یک فنجان قهوه انجام دهید. در مورد پروژههای که در دست دارید ، کارهایی که رئیس جدید قصد انجام آنها را دارد و نیز گذشته کاریتان صحبت کنید. اما توجه داشته باشید از خود شیرینی کردن و نیز چاپلوسی بپرهیزید. این رفتارها از سوی کسی مورد قدردانی قرار نمیگیرد.
مشاور ما در این مورد میگوید: من این احساسات را میشناسم. در واقع در یکی از مشاغل سابقم با این مورد مواجه شدم. در ابتدا همه چیز بین من و رئیس جدیدم خوب پیش نمیرفت. رئیس سابقم به من اعتماد داشت و دست مرا در کارها باز گذاشته بود. اما رئیس جدید مایل بود در جریان همه چیز قرار داشته باشد. در ابتدا من مرتکب اشتباهی سهوی شده و سوالات او را به منزله بازجویی تلقی کردم. در حالی که این سوالات تنها از کنجکاوی او سرچشمه میگرفت. بنابراین او را به قهوه دعوت کرده و در مورد احساسم صحبت کردم. توجه داشته باشید که چنین موقعیتی برای همه پیش نمیآید. بنابراین اگر چنین فرصتی دست داد آن را هدر ندهید. منتظر نباشید که رئیستان به سمت شما بیاید. من خوش شانس بودم چرا که میتوانست مرا مؤاخذه کند اما راه دیگری در پیش گرفت و امروز ما دوستان خوبی برای هم شدیم و این دوستی تاکنون ادامه دارد.
گاهی دست از مبارزه برداشته و همه چیز را آسان بگیرید:
وقتی برای فرد جدیدی کار میکنید لازم است خود را با شرایطی کاری آنها وفق دهید. اگر شما ایمیل را ترجیح میدهید ممکن است برای رئیس شما ارتباط رو در رو و یا تماس تلفنی ارجحیت داشته باشد. این ممکن است شما را آزار داده و از نظم روزانه خارج کند اما لازم است خود را برای متابعت از آن مهیا کنید. اگر مایلید شغل خود را حفظ کنید یاد بگیرید منعطف بوده و خود را با هر شرایطی وفق دهید. ممکن است مجبور باشید برای پیش برد کارهایتان برنامه ریزی کنید، اما مهمتر این است که همواره در بهبود روابط کاری خود کوشا باشید.
دست از تقلا کردن بردارید. چیزهای کوچک را رها کرده و روی مسائل مهم و بزرگتر تمرکز کنید. اگر باید بعد از ظهرتان صرف کار کنید و در همین زمان رئیستان مایل است برنامه ملاقات روزانه را در بهترین ساعت کاری شما به انجام برساند خود را آرام کرده از خود بپرسید چه مسئله مهمی او را وادار کرده چنین چیزی بخواهد و سعی کنید او را درک کنید. ممکن است گاهی در متقاعد کردن خود برنده شوید و گاهی بازنده، ولی مهم درک این مسئله است که چه زمانی باید جنگید و چه زمانی باید سر تسلیم فرود آورد.
به خاطر داشته باشید، شما رئیس جدیدی دارید ولی وضعیت برای او مشکل تر است
قبل از آنکه ناامید شوید به این نکته توجه کنید. شما تنها کافی است از این پس با مدیر جدیدی به تعامل برسید، در حالی که این مدیر جدید (حتی اگر متعلق به همان شرکت هم باشد) باید با پیامدهای یک شغل تازه مواجه شود. این افراد هم ممکن است خود رؤسای جدیدی داشته باشند و فرصتهایی تازهای در اختیارشان قرار داده شده تا خودی نشان دهند. البته پیامد تمام اینها تنها مسئولیت و کار بیشتری است که روی دوش شما گذاشته میشود. آنها هم با همان موانع و مشکلاتی مواجه میشوند که پیش از این رئیس قبلی شما با آن مواجه بوده تنها تفاوت در این است که این رؤسا تازه وارد و کم تجربهتر هستند. این را در ذهنتان داشته باشید: با آنها همکاری کنید تا امتیازات و شایستگیهای خودتان را نشان دهید. فراموش نکنید آنها هم در حال یادگیری هستند.
کار کردن با رئیس جدید حسی متفاوت و حاکی از عدم اطمینان خاطر به همراه دارد ولی نباید سرتان را به زیر انداخته یا از روی ترس چاپلوسی کنید. با ایشان دوستانه دست بدهید. زمانی را به خاطر آورید که شما هم همچون ایشان تازه وارد بودید. ممکن است کارهایی را انجام داده باشید که اکنون حاضر به انجام آن نیستید. اما در آنزمان و به خاطر تازه وارد بودن مجبور به انجامش بودید. سعی کنید حس و خاطره خوبی در ذهن رئیس جدید از خود بر جای بگذارید و اگر زمانی از شما کاری خواسته شد که برایتان غیر قابل قبول بود اجازه دهید حس شما را فهمیده و دلایلش را برای شما توضیح دهد.
اگر پیشینه کاری موفقی دارید، کارتان را تغییر دهید:
اغلب این مطلب را که کارمندان کارفرماهایشان را ترک میکنند نه محیط کارشان را، شنیدهایم. این مسئله قاعدهای کلی نیست ولی در مورد اکثر کسانی که کارشان را تغییر میدهند صدق میکند. اگر میدانید که شما و رئیستان به توافق و تفاهم دست نخواهید یافت یا کارفرمای جدید سمبلی از تغییرات بنیادین است، شاید زمان آن رسیده که کارتان را عوض کنید.
این مسئله مخصوصا زمانی جنبه واقعی به خود میگیرد که سیاستهای کلی شرکت به مرحله اجرا گذاشته میشوند. پس چشمانتان را باز نگاه داشته و رزومه کاریتان را مرتبا به روز کنید. درست است که به شما پیشنهاد کردیم همواره با رویی گشاده به استقبال رئیس جدید رفته دستش را دوستانه بفشارید ولی گاهی اوقات زمانی فرا میرسد که تا اوضاع خوب است و میتوانید از رئیس قدیمتان به عنوان معرف استفاده کنید بهتر است کارتان را تغییر دهید.