طی یک سال گذشته محصولات خلاقانه متنوعی معرفی شدند. خلاقیت جسارت میخواهد، اما بسیاری از این خلاقیتها در عمل ناکام بوده و نشان دادند که ایده پشت آنها چندان مناسب نبوده است؛ مثل فایرفون آمازون. اما برخی دیگر توانستند در دل مردم و منتقدین جا باز کرده و به یک محصول عالی و ماندگار تبدیل شوند. مطلب پیش رو حاصل کار اعضای تیم است. همزمان با بلندترین شب سال، خلاقانهترین محصولات معرفی شده در یک سال گذشته را به شما معرفی خواهیم کرد. محصولاتی که نوآوری ایده آنها باعث موفقیتشان شده است. نکته جالب این است که بخش عمدهای از لیستی که مشاهده می کنید مربوط به ابزارهای پوشیدنی است و این موضوع اهمیت گجتهای پوشیدنی، مثل دستبندها و ساعتهای هوشمند، هدستهای واقعیت مجازی و... را نشان میدهد. در ادامه همراه باشید.
سال ۲۰۱۴ سال واقعیت مجازی بود. محصولات متنوعی در این حوزه معرفی شدند و حتی برخی کمپانیهای ساخت بازی نیز به این صنعت علاقهمند شدند. تابستان امسال گوگل از یک ابزار بسیار خلاقانه رونمایی کرد که میتواند هر تلفنی را به یک ابزار واقعیت مجازی تبدیل کند. مهندسان گوگل یک نماگر مقوایی توسعه دادهاند که با قرار دادن گوشی هوشمند در مقابل چشمان شما و به کمک یک اپلیکیشن، تجربهی هدست واقعیت مجازی را برای شما شبیهسازی میکند. بدین صورت با پرداخت هزینهای ناچیز میتوانید تلفن خودتان را به یک هدست واقعیت مجازی تبدیل کنید. این گجت در انواع و جنسهای متنوعی ارائه شده؛ از جنس مقوا تا آلومینیوم. اگر به این محصول دسترسی ندارید یا حتی همان هزینه اندک را هم نمیخواهید پرداخت کنید، میتوانید خودتان دست به کار شده و یک کاردبورد بسازید.
پس از این کار کافی است تلفن هوشمندتان را در داخل این جعبه جادویی قرار داده و با استفاده از اپلیکیشنهای مخصوص Cardboard که روز به روز به تعداد آنها افزوده میشود، وارد دنیای واقعیت مجازی شوید.
اپلیکیشن Cardboard میتواند شما را در اپلیکیشن Google Earth با حرکت سر جابجا کند و با بردن شما به یک تور گردشی از مکانهای معروف، تجربهی کاملی از واقعیت مجازی را به شما القا کند. امکان مطالعهی آثار هنری از تمامی زوایا، استفاده از Street View، و تجربهی داستان تعاملی Windy Day از جمله دیگر قابلیتهای این اپلیکیشن و هدست است. کاردبورد نه تنها محصولی خلاقانه است، بلکه اگر بخواهید آن را بسازید، باید شما هم خلاقیت به خرج دهید! برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.
مایکروسافت با نگاهی متفاوت وارد صنعت ابزارهای پوشیدنی شد. ردموندیها سعی کردند با کمی خلاقیت یک دستبند مجهز به نمایشگر را روانه بازار کنند که قابلیتهای ساعت هوشمند را نیز دارد. شکل و شمایل ظاهری مایکروسافت بند ساده و زیبا است، اما شاید مهمترین ویژگی این محصول پشتیبانی آن از همه پلتفرمها باشد.
از قابلیتهای مایکروسافتبند میتوان به سنسور ضربان سنج، سنسور سنجش اشعهی ماوری بنفش، جیپیاس، بلوتوث ۴.۰ و امکان استفاده از کورتنا در زمان جفت شدن با ویندوزفون اشاره کرد. این دستبند هوشمند از دو باتری با ظرفیت ۱۰۰ میلیآمپر ساعت بهره میبرد که قادر است انرژی مورد نیاز این دستبند را تا ۴۸ ساعت تامین کند.مایکروسافتبند از برخی قابلیتهای ساعتهایهوشمند نیز برخوردار است و قابلیت سازگاری با انواع تلفنهایهوشمند اندرویدی، ویندوزفونی و آیفون را دارد. مایکروسافت این محصول را با قیمت ۱۹۹ دلار روانهی بازار کرده است.
اینتل با ارائه یک چیپ کوچک نشان داد که چقدر بزرگ فکر میکند؛ Edison یک کامپیوتر کامل لینوکسی است که تنها به اندازه یک کارت حافظه SD است و توسط اینتل برای جاسازی در ابزارهای پوشیدنی ساخته شده است. علاوه بر پشتیبانی کامل از لینوکس و پردازنده دو هستهای x86 کوارک، ادیسون از وایفای داخلی، بلوتوث LE، اپاستور اختصاصی و یک میکروکنترلر آنبورد برای پردازش RealTime دادهها بهره میبرد.
این اولین محصولی است که از آخرین تکنولوژی Quark mobile-processor که نسل بعدی پردازندههای اتم اینتل محسوب میشود، استفاده میکند. چیپهای اتم اینتل هم اکنون به تعدادی از نوتبوکها و تبلتها و اسمارتفونهای سطح پایین بازار قدرت بخشیدهاند؛ اگرچه این چیپها مدت زیادی است که توسط چیپهای قدرتمندتر کممصرف مبتنی بر ARM، که هماکنون در آیفون و اغلب هوشمندهای سطح بالای اندرویدی استفاده میشود، از میدان رقابت خارج شدهاند.
Edison برای توسعه دهندگان طراحی و تولید شده است تا با استفاده از آن نسل آیندهی کامپیوترهای پوشیدنی خود هوشمند شوند. چیپ Quark در حقیقت از سری Cortex M کمپانی آرم که رقیب اصلی آن محسوب میشود الهام گرفته شده است.
سه سال از زمانی که IBM برای اولین بار از طرح اولیهی چیپ SyNAPSE پرده برداشت میگذرد. این چیپ به گونهای طراحی شده که فعالیتهای مغز انسان را شبیهسازی کند و از چارچوب منطق بولین و باینری خارج گردد. در سال جاری IBM توانست این پروژه را در قالب یک چیپ پردازشی پیشرفته به نام SyNAPSE ارائه کند که یک میلیون نورون، ۲۵۶ میلیون سیناپس و ۴۰۹۶ هستهی نوروسیناپتیک را تنها با مصرف ۷۰ میلیوات توان به فعالیت وا میدارد! این چیپ منجر به ایجاد دستگاههایی خواهد شد که درست همانند مغز انسان، قادر هستند دادههای متعدد حسی را بصورتی کاملا موازی و همزمان به کمک ادغام محاسبات و حافظه، مورد پردازش قرار دهند.
در گذشته همیشه پردازش سریعتر با مصرف بیشتر انرژی رابطهای مستقیم داشته است. اما چیپ جدید SyNAPSE آبی بزرگ، چنین سنتی را خواهد شکست و این یک دستاورد بزرگ محسوب میشود.
سیستمهای پرداخت با استفاده از ابزارهای موبایل یکی از پیچیدهترین راهکارهایی است که در سالهای اخیر کمپانیهای مختلفی محصولاتی را در این راستا روانهی بازار کردهاند که در نهایت به پیچیدگی مساله افزوده است. اپل در جریان برگزاری کنفرانس معرفی محصولات آیفون پرده از سرویس پرداخت اختصاصی خود با نام Apple Pay برداشت که میتوان آن را خلاقانهترین محصول این کمپانی در یک سال گذشته خواند.
شاید بگویید گوگل مدتها پیش گوگل والت را برای ابزارهای اندرویدی ارائه کرده بود، اما واقعیت این است که اپل با برنامهریزی درست و با همکاری با شرکای تجاری فراوان توانست نه تنها سریعتر در بین کاربران جا باز کند، بلکه سرویسی کاربرپسندتر و سادهتر برای پرداخت الکترونیکی را معرفی کند.
تیم کوک در مراسم معرفی این محصول به درستی گفت:
بسیاری از افراد روی توسعهی سیستمهای پرداخت آنلاین کار کردهاند. اما مشکل سیستمهای موجود ایجاد راهکاری تجاری حول نیازهای خود توسعهدهندگان است و این فلسفه با در نظر گرفتن نیازهای مشتریان همخوانی ندارد.
یکی از محصولاتی که در سال ۲۰۱۴ توانست راه خود را به بازار پیدا کند، تلویزیون خمیده بود؛ محصولی که انحنای آن منجر به تجربه بهتر در تماشای فیلم و محتوای ویدیویی میشود. کرهایها را باید پیشگام این صنعت قلمداد کنیم، چرا که هماکنون مهمترین تلویزیونهای خمیده موجود در بازار توسط دو کمپانی سامسونگ و الجی معرفی شدهاند.
داستان تلویزیونها و نمایشگرهای خمیده از سال 2013 شروع شد. زمانی که الجی و سامسونگ اولین پنلهای OLED خود را در معرض دید عموم قرار دادند. در سال 2014 هم نمایشگاه CES میزبان تکنولوژی جدید تلویزیونهای خمیدهی الجی و سامسونگ در مقیاس وسیعتر بود و سامسونگ تلویزیونهای LCD با پنل خمیده را رونمایی کرد.
تلویزیونهای خمیده کیفیت نمایش سهبعدی را بهتر کرده و بیننده را بیش از پیش در تصویر غرق میکند. افزایش زاویهی دید، بازتاب کمتر و افزایش نسبت کنتراست هم از دیگر نکاتی است که گاهی در توضیح نمایشگرهای خمیده ذکر میشود.
خانههای هوشمند در آیندهای نه چندان دور فراگیر خواهند شد. شاید مشکل اساسی این فناوری در حال حاضر پراکندگی پلتفرمهای خانه هوشمند باشد که هر یک نیاز به ابزارها و اپلیکیشنهای ویژهای دارند و با یکدیگر هماهنگی ندارند؛ HomeOS مایکروسافت، HomeKit اپل، Nest که به تازگی توسط گوگل خریداری شده و... .
اما شاید یکی از جالبترین و خلاقانهترین پلتفرمها مربوط به کمپانی SmatThings باشد که اخیرا سامسونگ آن را تصاحب کرد.
کمپانی SmartThings شامل تولید ابزارهایی همچون سنسورهای تشخیص حرکت، کلیدهای روشن و خاموش کردن چراغها و پریزهای برق هوشمند برای هوشمندسازی خانهها تولید میکند، میشود. ابزارهای تولیدی این کمپانی قابلیت کار با اندروید و iOS را از طریق اپلیکیشن موبایل توسعه داده شده دارند.
هدستهای واقعیت مجازی هر روز به بلوغ خود نزدیکتر میشوند. رفته رفته تقاضای بازار برای این مخلوقات جدید دنیای فناوری شکل گرفته و بعنوان یکی از محصولات جالب توجه مطرح میشوند. در ابتدا تنها آکیولس و پروژه مورفیوس سونی بودند که توجهات زیادی را در حیطهی فعالیتهای واقعیت مجازی به خود جلب کردند، اما پس از مدتی در اثر همکاری سامسونگ با آکیولس، دستگاهی با عنوان Gear VR معرفی شد که گلکسی نوت 4 سامسونگ را به یک پوشیدنی با تجربهای سهبعدی از دنیای مجازی بدل میسازد. تفاوت اساسی رویکرد سامسونگ با آکیولس و برخی دیگر تولیدکنندگان هدستهای واقعیت مجازی، در استفاده از گوشی هوشمند برای نیرو بخشیدن به این دستگاه است.
درست مانند کاردبورد گوگل، در این محصول نیز شما به یک تلفن هوشمند نیاز دارید که گلکسی نوت 4 است. خلاقیت گیر وی آر در این است که توانسته با ارائه یک محصول باکیفیت که با همکاری آکیولس ساخته شده به عنوان لوازم جانبی گلکسی نوت 4، تجربه واقعیت مجازی را برای کاربران این تلفن به همراه بیاورد. نمایشگر باکیفیت نوت 4 لذت این تجربه را دوچندان میکند. هیچ کمپانی دیگری یک محصول اختصاصی باکیفیت چون گیر ویآر را برای تلفن پرچمدار خود ارائه نکرده و سامسونگ با ارائه این محصول نشان داد که میتوان لوازم جانبی بسیار خوب و مفیدی را برای تلفن های امروزی ارائه کرد.
وقتی لایترو حدود ۳ سال پیش رونمایی شد، با وجود اینکه ایده پشت آن بسیار جذاب بود، اما نتوانست دنیای عکاسی را تکان دهد. بدنه معکب مستطیل شکل آن به هیچوجه برای عکاسان حرفهای جذاب به نظر نمیرسید، اما این دوربین قادر بود کاری را انجام دهد که تقریبا هیچ دوربین عکاسی قادر به انجام آن نبود. کاربر میتوانست پس از عکسبرداری و ذخیره تصویر بر روی هر قسمت از تصویر که بخواهد، تغییر فوکوس داشته باشد. این عمل توسط ترکیب نرمافزار پیچیده و سختافزار کارآمد میسر میشد، سختافزاری که نهتنها قادر به ذخیره تصاویر سهبعدی از یک شات است، بلکه اطلاعات مربوط به عمق صحنه را ذخیره میکند و از این رو میتوان بر روی هر قسمتی از دوربین تغییر فوکوس را اعمال کرد.
اما در سال ۲۰۱۴ نسخه جدید این دوربین با نام Lytro Illum معرفی شد که ظاهر آن شبیه به دوربینهای عادی است و ارگونومی مناسبی دارد.
دوربین جدید لایترو مجهز به یک صفحه نمایش ۴ اینچ لمسی است که از طریق آن و در خود دوربین نیز میتوان تغییر فوکوس را پس از تصویر برداری اعمال کرد. بسیاری از دوربینهای DSLR از نرمافزار و رابط کاربری پیچیدهای بهره میبرند که کار کردن با آنها برای کاربران تازهکار دشوار است، اما در عوض لایترو از رابط کاربری شبیه به تلفنهای هوشمند در دوربین جدید خود استفاده نموده تا لذت کار کردن با Lytro Illum دو چندان شود. کاربر به سادگی میتواند کنترل کاملی بر روی سرعت شاتر، حساسیت ISO، حالتهای مختلف تصویر برداری و غیره داشته باشد.
در دل این دوربین یک سنسور ۴۰ مگاری (Megaray) قرار گرفته است که این دوربین را قادر میسازد تا ۴۰ میلیون اشعه نور را جذب کند. برای اینکه تفاوت این سنسور را با سنسور اولی لایترو مقایسه کنید جالب است بدانید که نسخه اول تنها قادر به ذخیره ۱۱ مگاری بود. حداکثر سرعت شاتر این دوربین به 1/4000 (یک چهار هزارم ثانیه) میرسد که لایترو را برای عکس برداری از صحنههای ورزشی نیز مناسب میکند.
این محصول آنقدر نو و خلاقانه بود که میبینیم امروز اغلب تلفنهای اندرویدی از ویژگی مشابهی برای فوکوس پس از عکاسی به شکلهای نرمافزاری و سخت افزاری استفاده میکنند.
اگر به صفحه مصرف انرژی تلفن خود بروید، مشاهده خواهید کرد که بیشترین مصرف توان باتری مربوط به نمایشگر تلفن شما است. در واقع اگر بتوانیم به روشی مصرف نمایشگر را کاهش دهیم، کمک بزرگی به بهبود عمر باتری دستگاههای هوشمند خواهیم کرد. کمپانی روسی یوتا دو سال پیش ایده تلفنی با دو نمایشگر را مطرح کرد؛ یک نمایشگر عادی و یک نمایشگر E-Ink در پشت! نمایشگرهای جوهر الکترونیک که در کتابخوانها مورد استفاده قرار میگیرند، مصرف بسیار پایینی دارند. در واقع در صورتی که صفحه نمایش داده شده ثابت باشد، مصرف این نوع نمایشگرها صفر است و فقط هنگام رفرش صفحه است که انرژی مصرف میکنند.
محصول جدید Yota با صفحه نمایش دوتایی، پنل E-link کاملا لمسی را به بدنه پشتی اضافه نموده است که میتواند توییتها، ایمیلها و پیغامهای شما را در صفحه نمایش 4.7 اینچی نمایش دهد و بدین ترتیب نیاز شما به استفاده از صفحه قدیمی و پرمصرف جلویی که تاکنون تنها نمایشگر محصولات دیجیتالی محسوب میشد را کاهش دهد. بسیاری مواقع شما بر روی تلفن خود در حال خواندن کتاب یا یک مقاله هستید. با استفاده از نمایشگر دوم یوتافون نه تنها تجربهای مشابه کاغذ را در هنگام خواندن متون خواهید داشت، بلکه میتوانید به بهبود عمر باتری تلفن خود کمک کنید. در مواقعی که در حال خواندن مطلبی روی نمایشگر E-Ink نیستید اطلاعاتی نظیر توییتها، ایمیلها و پیامها را روی آن مشاهده کنید.
این تلفن به پردازنده اسنپدراگون 400 کوالکام مدل MSM8960T با دو هسته ۱.۷ گیگاهرتز و پردازنده گرافیکی آدرنو ۳۲۰ مجهز شده است. یوتافون مجهز به ۲ گیگابایت حافظه رم، حافظه ذخیره سازی ۳۲ گیگابایتی, دوربین 13 مگاپیکسلی اصلی و یک دوربین ۱ مگاپیکسلی در جلو و همچنین اتصالات نسل چهارم شبکه همراه است.
کمپانی آکیولس سال گذشته با ارائه آکیولس ریفت، نام خود را به عنوان پیشرو در حوزه واقعیت مجازی مطرح کرد و اندکی بعد توسط فیسبوک خریداری شد. این کمپانی در سالی که گذشت نسخه جدید گجت واقعیت مجازی خود را نیز معرفی کرد. نسل جدید هدست واقعیت مجازی آکیولس دارای قابلیتهایی چون ردیابی ۳۶۰ درجه و سیستم صوتی داخلی است.
مدیرعامل این کمپانی، Brenden Iribe گواهی استفاده از فناوری صدای سه بعدی را از هدست واقعیت مجازی RealSense را کسب کرده که با استفاده از این فناوری صدای مربوط دنیای مجازی نیز بصورت سهبعدی به گوش مخاطبان میرسد. استفاده از این فناوری منجر به رقم خوردن تجربهای بهتر برای کاربران از نظر دیداری و شنیداری در مورد واقعیتمجازی خواهد شد.
Oculus Rift یک محصول خلاقانه بود و نسخه جدید محصولی تکامل یافتهتر و ارزشمندتر خواهد شد.
روز به روز بر تعداد ساعتهای هوشمند افزوده میشود و این گجتهای پوشیدنی به یکی از جذابترین محصولات حال حاضر بازار تبدیل شدهاند. اما شاید موفقترین این محصولات، موتو ۳۶۰ باشد؛ ساعت هوشمندی که از طراحی شبیه به ساعتهای کلاسیک بهره میبرد و حاشیه باریک، بدنهی فلزی و شکل و شمایل ظاهری جذاب آن در کنار هوش سرشار آن، باعث شده تا به اعتقاد بسیاری به عنوان بهترین ساعت هوشمند اندرویدی بازار شناخته شود.
ایده ساعتهای هوشمند از سال گذشته مطرح شده و کمپانیهایی چون سونی و پبل مدتها است که محصولات خود را روانه بازار کردهاند. اما موتو ۳۶۰ یک محصول انقلابی بود. بهرهگیری از یک سیستم عامل ویژه ابزارهای پوشیدنی که امکان انتقال بسیاری از اطلاعات از تلفن هوشمند به ساعت را میدهد و البته طراحی ساده و زیبا که ظاهری شبیه به یک ساعت معمولی دارد مهمترین ویژگیهای این ساعت هستند.
ساعت هوشمند باید پیش از هر چیز ساعت باشد، باید زمان را نشان دهد، زیبا و خوش ساخت باشد و بتوان از آن به عنوان یک وسیلهی زینتی و لوکس استفاده کرد. بسیاری از تولیدکنندگان این موارد را در نظر نگرفتهاند و بیشتر به بخش هوشمند بودن و اتصال ساعت به گوشی تمرکز کردهاند. اما موتورولا مسیر درستی را انتخاب کرده که در آن اولویت با کیفیت ساخت و شکل ظاهری بوده است.
موتو ۳۶۰ با بند چرمی، وزنی برابر با ۴۹ گرم دارد که بسیار مناسب و راحت بر روی دست مینشیند. موتورولا برای شارژ کردن این محصول نیز روش جالبی را انتخاب کرده است. اتصال یک کابل میکرو USB به ساعت هوشمند چندان ایده جالبی نیست و به همین دلیل موتورولا فناوری شارژ وایرلس را برای این ساعت در نظر گرفته است. نمایشگر موتو 360 کیفیت مناسبی دارد و شاید تنها ایراد این محصول طول عمر باتری کم باشد.