وقتی تلفن توسط گراهام بل اختراع شد، استفاده از آن کاملا مبتنی بر نیاز ارتباطی بود. با تکامل این ابزار به مرور شکل استفاده انسان از آن نیز تغییر کرد. حال به نظر میرسد در دنیای پر از انواع تلفنهای هوشمند با امکانات متنوع شرایط کاملا متحول شده است. آیا هنوز ما صاحب تلفن هستیم؟ آیا این ما هستیم که بر تلفن تسلط داریم یا بالعکس؟! در این مقاله کوتاه نگاهی خواهیم داشت به نحوه استفاده امروزی بشر از تلفن هوشمند.
در ارتباط انسان-ماشین، ما هوموسپینها به عنوان مالک، کاربر یا دیکتاتور حاکم بر ابزار تحت مالکیت خود شناخته میشویم و اساس این رابطه بر تسلط انسان بر ماشین است.
با این حال بد نیست کمی به رابطه خود با تلفنتان توجه کنید. نکته اول این است که او همه چیز را درباره شما میداند. تلفن شما همه ایمیلهایتان را میخواند، تمام تصاویرتان را میبیند، وبسایتهای محبوبتان را میشناسد و حتی پیامهای فرستاده نشدهای که در میانه شب پیشنویس کردهاید را میداند. تلفن شما را ردیابی هم میکند و میداند کی به کجا رفتهاید، میداند با چه کسی، چه زمانی و چه مدت صحبت کردهاید. اگر از تلفنهای پرچمدار جدید استفاده میکنید، دستگاه شما حتی نرخ ضربان قلب و سطح فعالیت فیزیکی شما را هم میداند. کارهایی که جاسوسهای NSA (آژانس امنیت ملی ایالات متحده) و KGB (کمیته دولتی امنیت شوروی سابق) پس از دههها تمرین و عملیات میتوانستند در انجامشان خبره شوند، حالا از طریق تلفن هوشمندی که در جیبتان قرار گرفته به شکل سادهای صورت میگیرد. اما شما به غیر از مگاپیکسلهای دوربین، یا گیگابایتهای حافظه، دیگر چه چیزی درباره تلفن خود میدانید؟!
واقعیت این است که بیش از آن که تلفن پاسخگوی نیازهای شما باشد، این شما هستید که خواستههای تلفن خود را برآورده میکنید. او ابزارهای زیادی برای اذیت کردن و مشغول کردن شما به خود در اختیار دارد: چراغ نوتیفیکیشن چشمک میزند، ویبره میخورد و اگر به آن توجه نکنید، سر و صدا میکند؛ من را بردار وگرنه جیغ میکشم! من را به شارژر وصل کن وگرنه میمیرم! و اخیرا من را در جیب پشت خود نگذار وگرنه خم میشوم! حتی ممکن است احساس کنید این دستگاه نُنُر و غُرغُرو به یک لباس برای محافظت در برابر ضربات یا یک پاوربانک همراه هم نیاز داشته باشد.
تبریک میگوییم... شما برده تلفن خود شدهاید!
یا باید به اطلاعرسانی های آزاردهندهای که پیدرپی در گوشی شما نمایش داده میشوند، هر چقدر هم که جزئی و بیاهمیت باشند واکنش نشان دهید، یا این که بیتوجهی کنید که در این صورت هم تکرار اطلاعرسانیها شما را آزار خواهد داد. اما در طرف مقابل، وقتی شما به عنوان کاربر عجله دارید و میخواهید با تلفنتان کاری انجام دهید، سرعت واکنش تلفن به تقاضای شما چقدر است؟! در بهترین حالت اگر محیط ساکت باشد، شاید تلفنتان دستور «OK, Google» یا «Hey, Siri» را از شما شنیده و تشخیص دهد تا تازه آماده دریافت دستورات بعدی گردد. آیا تا حالا شده وقتی نیاز مبرم به تلفنتان دارید، باتری آن زمان بیشتری دوام بیاورد تا سرویس مورد نظر را به شما ارائه دهد؟! شما تمام تلاش خود را میکنید که تلفنتان آسیبی نبیند، در شرایط ایدهآل خود باشد و به آن بیش از حد توجه میکنید و در ازای این رفتار خود یک بیتفاوتی سرد دیجیتالی را از تلفنتان دریافت میکنید. به این میگویند یک رابطه نامتقارن و نامتعادل!
از بحث رفتاری که تلفنتان از شما انتظار دارد که بگذریم میبینیم که این ابزارهای کوچک در کنترل شیوه زندگی شما هم موفق بودهاند! تلفن داخل جیبتان به شما میگوید که کدام اپها را میتوانید داشته باشید و کدام یک از انها را نباید نصب کنید؛ به شما دیکته میکند که چه زمانی باید و چه زمانی نباید به اینترنت متصل باشید! تنها در حالتی که عکسی ایدهآل برای شما میگیرد که نوری ایدهآل برای آن تهیه کنید! گاهی وقتها تلفن را برمیدارید و به اینترنت متصل میشوید تا کاری را انجام دهید و به محض برقراری ارتباط آنقدر نوتیفیکیشنهای ریز و درشت از توییتر، فیسبوک، ایمیل و... دریافت میکنید که گاهی فراموش میکنید در ابتدا برای انجام چه کاری تلفن را برداشتید!
حالا به من بگویید، شما صاحب تلفن هستید یا تلفن صاحب شما؟!