88981423
128 64 32 0902


سوال داری؟!!
بپرس (مشاوره رایگان)

خطا
  • JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 62
جمعه, 07 شهریور 1393 16:33

پرونده ویژه ترابشریت: چگونه تکنولوژی می‌تواند تکامل انسان را تحت تاثیر قرار دهد؟

نوشته شده توسط 
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

فناوری توان این را دارد که در توانمندی‌ها و شخصیت انسان‌ها تاثیرگذار باشد. قصد دارید برای بازه‌ی مشخصی باهوش‌تر باشید؟ داروی نوتروپیک به همین منظور تولید شده! مایل هستید جهان را با جزئیات و اطلاعات بیشتری درک کنید؟ گوگل گلس بر چشم بگذارید... می‌خواهید قوی‌تر شده و از نظر فیزیکی توانمندتر باشید؟ داروهای مخصوص (البته با تاییدیه‌های بهداشتی) و اسکلت‌ه

...

فناوری توان این را دارد که در توانمندی‌ها و شخصیت انسان‌ها تاثیرگذار باشد. قصد دارید برای بازه‌ی مشخصی باهوش‌تر باشید؟ داروی نوتروپیک به همین منظور تولید شده! مایل هستید جهان را با جزئیات و اطلاعات بیشتری درک کنید؟ گوگل گلس بر چشم بگذارید... می‌خواهید قوی‌تر شده و از نظر فیزیکی توانمندتر باشید؟ داروهای مخصوص (البته با تاییدیه‌های بهداشتی) و اسکلت‌های خارجی رباتیک جوابگوی نیاز شما خواهند بود.

تکنولوژی پا را از محدوده‌های پیشین فراتر گذاشته و اکنون تنها وسیله‌ای برای تاثیر اندک بر سطح آسایش زندگی ما نیست. این مفهوم پیچیده نیروی خفته‌ی این را در اختیار دارد که تمامی جنبه‌های وجودی ما بعنوان انسان را تحت تاثیر خود قرار دهد. ما در مسیر بدل شدن به ترابشریت هستیم... اما این به چه معناست؟

ترابشریت چیست؟

ترابشریت (Transhumanism) یک جنبش فکری و فرهنگی است که تلاش می‌کند بصورتی عمیق دریابد چه چیزی از ما یک انسان ساخته و چگونه خواهیم توانست از محدودیت‌های طبیعی خود فراتر رویم. این جنبش عقیده دارد که بر ما ضروریست که توانمندی‌های خود را بهبود بخشیده و آنچه بعنوان مانع و محدودیت بر سر راه این توانمندی‌ها قرار می‌گیرد قابل عبور و گذر است. از همه مهم‌تر، ترابشریت باور دارد که تکنولوژی و علم، کلید پرش ما از روی این موانع خواهد بود.

فرابشریت

اما این محدودیت‌هایی که دم از آن‌ها می‌زنیم چه هستند؟ می‌توان این محدودیت‌ها را در طول عمر و امید به زندگی مشاهده کرد، می‌توان آن‌ها را فراست ذهنی و هوش در نظر گرفت. حتی این محدودیت‌ها در طبیعت فیزیکی ما حضور دارند و مواردی نظیر قدرت بدنی، سرعت دویدن یک شخص و شاید شیوه‌ی سوخت و ساز و متابولیسم غذا از آن جمله هستند.

تکنولوژی‌ها و درمان‌هایی که در پاسخ به این محدودیت‌ها خلق شده‌اند هر روزه در اشکال مختلف به منصه‌ی ظهور گذاشته شده و ارائه می‌شوند و بهبود و توسعه می‌یابند. مکمل‌ها یا داروهایی که هرچه بیشتر نسبت به قبل رشد و بهبود می‌یابند هر روز وارد قفسه‌ی فروشگاه‌ها شده و توسط پزشکان مورد تجویز و مصرف قرار می‌گیرند. اما این رخداد چه معنایی برای جامعه‌ی بشری ما در بر خواهد داشت؟ آیا همه‌ی ما رهسپار مسیری به مقصد بدل شدن به چیزی فراتر از انسان هستیم؟

چرا ما تلاش می‌کنیم گونه‌ی خود را بهبود دهیم؟

تنها مدت اندکی از زمانی که ما سرانجام دریافتیم که قادر خواهیم بود به کمک تکنولوژی طول عمر خود را افزایش داده، یا توانایی‌های بیولوژیکی و زیستی خود را گسترش دهیم می‌گذرد. برای هزاران سال متمادی، بشر در درون کالبد محدودیت‌های زیستی خود زندگی کرده و هیچ‌گاه نتوانسته بر آن‌ها به شکل موثری غلبه کند. آنچه از بشریت دیدیم، تلاش برای کنار آمدن با واقعیت‌های تلخی نظیر مرگ و بیماری و ضعف و ناتوانی بوده است. اما با این وجود، همانگونه که تاریخ و انسان‌شناسی گواه است، اغلب انسان‌هایی که خود را به فراطبیعه دلخوش نکردند از ابتدا به دنبال راهی برای بدل شدن به چیزی فراتر از آنچه که هستیم بوده‌اند.

قدر مسلم، می‌توانیم نگاه خود را به یونان باستان انداخته و متوجه شویم در دل داستان‌ها و اسطوره‌ها چه چیزی نهفته است؟ تلاش ذهن بشر بر رهایی از محدودیت‌های زیستی خود و بدل شدن به موجودی برتر جان‌مایه‌ی اسطوره‌ها و داستان‌های تمامی تمدن‌های بشریست. ما در فرهنگ خود شاهنامه را داریم که سرشار است از قهرمان‌های روئین‌تن و برتر... در فرهنگ غرب نیز داستان‌های بزرگی همچون ایکاروس و دایدالوس وجود دارد که در آن بشر برای خود بال‌هایی ساخته و با پرواز و اوج گرفتن به آسمان، تلاش می‌کند از بند زندان کرت که استعاره‌ای از مرزهای محدود بشری است رهایی یابد.

 باید در نظر داشت که اسطوره‌شناسی یونان، سرشار از داستان‌هایی با درون‌مایه‌ی جستجو برای اکسیر جوانی است که با دست یافتن به آن، مرگ برای همیشه دفع شده و شخص به نامیرایی نائل می‌شود. میل برای بدل شدن به چیزی فراتر از انسان مسلما مساله‌ی تازه و نوینی نیست. یکی از اشخاصی که تحقیقات قابل توجهی در زمینه‌ی ترابشریت داشته، پروفسور نایف الروضان است که از پژوهشگران دانشگاه آکسفورد بوده و پست ارشد را در این مرکز در اختیار دارد. او همچنین مسئولیت هدایت مرکز جغرافیای سیاسی جهانی شدن و امنیت فراملی را در ژنو سوئیس عهده دار است.

ایکاروس

این عصب‌شناس، فیلسوف، و نویسنده‌ که در هاروارد و ییل تحصیل‌کرده، متون پربار متعددی در خصوص ترابشریت و نقش آن در جامعه به رشته‌ی تحریر درآورده و بصورت گسترده بعنوان یک پیشگام در حوزه‌ی تحقیقاتی خود شناخته می‌شود. 

پروفسور الروضان بر این باور است که انسان از یک ماهیت و طبیعت ذاتی برخوردار است که ما را به بهبود هرچه بیشتر توانمندی‌های فیزیکی و ذهنی خود وا می‌دارد. این حرکت در نهایت ما را به آستانه‌ی چیزی می‌رساند که الروضان آن را "ترابشریت اجتناب‌ناپذیر" می‌نامد که در آن، انسان‌ها بصورت بنیادین در بحبوهه‌ی  همگرایی و به کار گیری تعدادی تکنولوژی نوظهور نظیر نانوتکنولوژی، هوش مصنوعی و ژنتیک، به بهبود توانمندی‌های خود خواهند پرداخت.

پروفسور الروضان در مقاله‌ای تحت عنوان 'ترابشریت اجتناب ناپذیر؟ چگونه تکنولوژی‌های نوظهور استراتژیک آینده‌ی بشریت را دستخوش تغییر خواهند کرد؟' بصورت منطقی این فرض را ارائه می‌دهد که انسان‌ها بصورت ژنتیکی و نوروشیمیایی به گونه‌ای شکل گرفته‌اند که احساس خوب داشته باشند و در این راستا توسط مجموعه‌ای از فاکتورها که او مایل است آن‌ها را Neuro P5 بنامد هدایت می‌شوند. این فاکتورها شامل نیرو (Power)، منفعت (Profit)، لذت (Pleasure)، غرور (Pride) و پایداری (Permanency) می‌شود.

هر تکنولوژی که منجر به ایجاد بهبود در فاکتورهای Neuro P5 شود احتمالا مورد استقبال انسان قرار خواهد گرفت چرا که چنین مواردی موجب می‌شود ما به آن احساس خوب مورد نیاز وجودمان دست یابیم. چنین رخدادی در نهایت ما را ذره ذره به سمت پدیده‌ی ترابشریت سوق خواهد داد که در آن، تجربه‌ی انسانی بصورتی مصنوعی مورد بهبود یا تغییر قرار گرفته است. پروفسور الروضان عقیده دارد که این رخداد اجتناب ناپذیر است و آن را نه با سوال‌هایی نظیر "چگونه" و "اگر"، بلکه با "چه موقع" و "به چه قیمتی" توضیح می‌دهد.

اگر ما به واقع به سمت تکامل مصنوعی خود برای گذر از توانایی‌های بیولوژیکی خود قدم برمی‌داریم، بنابراین تعدادی سوال وجود دارد که باید پرسیده شوند. اول اینکه، چنین رخدادی به چه شکل خواهد بود؟ دوم آنکه، ظرفیت ما برای بدل شدن به فرابشر در چه حد و اندازه‌ای است؟ و در نهایت احتمالا بعنوان مهم‌ترین سوال... هزینه‌ی چنین وجودی چقدر خواهد بود؟

تکنولوژی‌هایی که تجربه‌ی انسانی را بهبود می‌بخشند

تکنولوژی‌های بهبود دهنده‌ی انسان، تحت گروهی با اصطلاح فراگیر 'Human Enhancing Technologies' قرار می‌گیرند. این بخش شامل تکنولوژی‌ها و ابزارهایی که به مقابله با بیماری‌ها و ناتوانی‌ها می‌پردازند نبوده و در مقابل، در بر گیرنده‌ی مسائل مربوط به بهبود توانایی‌های فیزیکی و ادراکی ما به منظور دستیابی به آنچه که فرای ممکن‌های بیولوژیکی محسوب می‌شود است.

یکی از این نمونه‌ها، دستگاه Human Universal Load Carrier است. این اسکلت خارجی هیدرولیک در دانشگاه کالیفرنیا توسعه یافته و هدف آن، بهبود استقامت، قدرت و سرعت سربازان در میدان نبرد است.

نایف الروضان

این اسکلت به سربازان امکان می‌دهد بارهایی تا وزن ۹۰ کیلوگرم را به سادگی حمل کرده و همزمان با نهایت سرعت ۱۶ کیلومتر در ساعت برای مدت طولانی بدوند. اگرچه اسکلت HULC همچنان در مراحل اولیه‌ی توسعه است اما جای تردید نیست که این تکنولوژی که رهاورد آن استقامت، سرعت و قدرت بیشتر برای انسان است سرانجام راه خود را به میدان‌های نبرد باز خواهد کرد و نه تنها قابلیت‌های سربازهایی که آن را پوشیده‌اند را به سطح دیگری خواهد رساند، بلکه به ارتش برخوردار از آن نیز یک مزیت تاکتیکی فوق‌العاده خواهد بخشید.

البته هیچ‌کس برای دیدن اینکه تکنولوژی چگونه ما را از محدودیت‌های زیستی خود فراتر خواهد برد مجبور نیست در ارتش‌های نظامی حضور داشته باشد. برای نمونه آخرین فناوری پوشیدنی گوگل یعنی گلس را در نظر بگیرید که اگرچه همچنان فاصله‌ی بسیاری تا یک محصول بالغ و بی‌نقص دارد، اما به خوبی به ما نشان داده که چگونه قادر است سطح بینش و درک ما را نسبت به آنچه که مرز طبیعی در نظر گرفته می‌شد به سرعت ارتقا بخشد.

transhumanism-hulc

گوگل گلس می‌تواند یک آچارفرانسه‌ی بینشی برای ترابشریت باشد. این دستگاه پوشیدنی کاربر را قادر می‌سازد به برقراری ارتباط با زبان‌هایی که اطلاعی از آن ندارند بپردازند، آنچه در حافظه دارند را به گوگل گلس انتقال داده و یادآوری و برنامه‌ریزی تنظیم کنند، و اطلاعاتی کاملا مرتبط و غنی را در خصوص آنچه در محیط اطرافشان وجود دارد در یک چشم بر هم زدن به دست آورند.

همچنین تکنولوژی‌هایی نیز وجود دارند که اگرچه در حال حاضر شبیه به نقطه‌ای در دوردست به نظر می‌رسند، اما درها را بر روی بهبودهای فوق‌العاده‌ چشمگیر بشریت می‌گشایند. تکنولوژی‌هایی نظیر مهندسی ژنتیک انسان ممکن است در آینده‌ی نزدیک برای ارتقای توانمندی‌های ما و در نوردیدن آنچه از نظر زیستی قابل تصور است مورد استفاده قرار گیرد.

آزمایشات صورت گرفته بر روی حیوانات نشان می‌دهد که تغییرات جزئی در ساختار ژنتیک می‌تواند منجر به افزایش عملکرد و توان فیزیکی گردد. محققان سوئیسی موفق شده‌اند از طریق سرکوب مهارکننده‌ای به نام NCoR1 در موش‌ها، قدرت آن‌ها را افزایش دهند که نتیجه‌ی نهایی آن رشد بیشتر ماهیچه‌ها، بهبود چگالی بافت‌های ماهیچه‌ای و مقادیر بیشتر میتوکندری‌های سلولی برای بهبود سطح سوخت و ساز بوده است.

البته کاربرد انسانی چنین شیوه‌هایی همچنان در سطح حدس و گمانه‌زنی باقی مانده. اما سوای از این مساله، این امکان از نظر علمی و فنی وجود دارد که روزی سرانجام با ژن‌درمانی و مهندسی ژنتیک موجب افزایش طول عمر شخصی شده، هوشمندی خود را افزایش دهیم یا قادر باشیم فعالیت‌های فیزیکی غیرممکن فعلی را برای خود فراهم کنیم.

google-glass

اسکلت خارجی HULC، گوگل گلس و مهندسی ژنتیک انسانی هر یک به نحوی در راستای ارضای یکی از فاکتورهای پنج‌گانه‌ی پروفسور الروضان گام بر می‌دارند. و همانگونه که ممکن است انتظار داشته باشید، شور و اشتیاق عمومی و علاقه به این تکنولوژی‌های فرابشری بسیار چشم‌گیر بوده و به نظر می رسد که سرانجام بخش بسیار مهمی از دنیایی خواهند شد که ما در آن زندگی می‌کنیم.

به واقع ترابشریت امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد و پتانسیل ایجاد تحول در زندگی و نیز توانمندی‌های ما را در اختیار دارد. اما... چنین رخدادی چه معنایی برای تکامل گونه‌ی ما در بر خواهد داشت؟

ترابشریت، تکامل و شما

فرضیه تکامل داروین که مبتنی بر انتخاب طبیعی است را کمتر کسی پیدا می‌شود که نشناسد. این تئوری برخی آن را بطور کامل رد می‌کنند و بعضی به آن ایمان دارند توضیح برای فهم سرچشمه حیات و گونه‌ی ماست. انتخاب طبیعی می‌تواند بصورت خلاصه بعنوان آفرینش و تغییر تدریجی توضیح داده شود. به همین ترتیب که ژن‌ها از نسلی به نسل بعد منتقل می‌شوند خطاها و جهش‌هایی نیز صورت می‌گیرد. تغییرات ژنتیکی که بهترین سازگاری را با محیط زندگی داشته باشند بدلیل توان زنده ماندن و تولید مثل حامل آن‌ها حفظ شده و به نسل بعد منتقل خواهند شد و در این میان ژن‌های ناسازگار با محیط همراه با حاملان آن از بین خواهند رفت.

transhumanism-gene

اما تکلیف انتخاب غیرطبیعی چه خواهد شد؟ تمام موجودات طی میلیون‌ها سال تحت تاثیر محیط بوده‌اند و این در حالی است که آدمی امروزه محیط را برای سازگاری با خود تغییر می‌دهد. هیچ‌گاه نمی‌توان انتظار داشت گونه‌ی انسان در نواحی سردسیر پس از صدها سال به موجودی پر از مو و پشم تبدیل شود. در جوامع انسانی خبری از مرگ در اثر ناسازگاری جزئی خصوصیات یا شرایط محیطی نیست. آنگونه که نشنال جئوگرافیک توضیح می‌دهد، به نظر می‌رسد که روند تکامل طبیعی و زیستی ما، قادر نخواهد بود با مجموعه‌ی بزرگ تکنولوژی‌های بهبود انسانی که ظهور کرده‌اند هم‌گام به پیش رود. این تکنولوژی‌ها شیوه‌ی تفکر ما را شکل داده و قابلیت‌های فیزیکی ما را به ثبات رسانده‌اند.

این موضوع به خوبی قابل بحث است که در واقع، ما به مهندسان روند تکامل خود بدل شده‌ایم. با استناد به دستاوردهای حاصل شده در توسعه‌ی نوتروپیک‌ها، دستکاری ژنتیک و نانوداروها ما را به نقطه‌ی عطفی رسانده که از آن پس بتوانیم خودمان با استفاده از ابزارهای مصنوعی به نحو موثری به شکل دهی گونه‌ی زیستی خود و تغییر فرآیند طبیعی بپردازیم.

همچنین گمان می‌رود که فناوری‌های بهبود و تقویت بشر، می‌تواند در نهایت موجب تضعیف یا دور زدن فرآیندهای دشوار و غرایزی شود که در نتیجه‌ی تکامل طبیعی ما توسعه یافته‌اند. پروفسور الروضان در "ترابشریت اجتناب‌ناپذیر" می‌نویسد:

استفاده از تکنولوژی به منظور اصلاح احساسات، بدن‌ها و توازن نوروشیمیایی درون‌مان، با تضعیف و کهنه شدن غرایزی که طی میلیون‌ها سال در اثر فرآیند تکامل طبیعی انسان بوجود آمده گره خورده است؛ غرایز و خصوصیاتی که تا کنون محور حیاتی نجات جان ما بوده‌اند.

اثر تحولی که تکنولوژی بر توسعه‌ی گونه‌ی زیستی ما داشته به هیچ وجه قابل انکار نیست. جدای از جنبه‌های مثبت و هیجان‌انگیز ترابشریت، نگرانی‌هایی نیز در این خصوص و معنای آن برای تجربه‌ی زندگی بشری و همینطور آینده‌ی نژاد انسان وجود دارد.

نگرانی‌های موجود در خصوص ترابشریت

 ترابشریت نیز همچون بسیاری جنبش‌های اجتماعی دیگر با مخالفان خاص خود همراه است. نگرانی‌های موجود در خصوص این رخداد درست همانند خود منتقدان متنوع هستند. این مخالفان همچنین در ابراز صریح و بی‌پرده‌ی عقاید خود نیز به هیچ عنوان محتاط نیستند.

فرانسیس فوکویاما را بعنوان یک نمونه از مخالفان ترابشریت معرفی می‌کنیم. یک دانشمند سیاسی شناخته شده‌ی آمریکایی که طی صحبت‌های خود در نشریه‌ی فارین پالیسی، ترابشریت را بدون هیچ اغماضی "خطرناک‌ترین ایده‌ی موجود" نامید. فوکویاما بیشتر بدلیل تز دکترای خود با عنوان "پایان تاریخ" شناخته شده که مدعی می‌شود تکامل حکومتی انسان‌ها به دلیل عدم ضرورت در وضع موجود، بخاطر رسیدن به نقطه‌ی اوج تکامل سیاسی و اقتصادی‌مان خاتمه یافته است. بحث اصلی این ادعا از این قرار است که لیبرال دموکراسی غربی و اقتصادهای بازار آزاد، بی‌نقص‌ترین سیستم‌ها برای حکمرانی هستند و به شکل مرتب و تاریخی اثبات شده که از هر سیستم دیگری از جمله کمونیسم و استبداد بهتر است.

transhumanism-evolution

فوکویاما معتقد است که با این نگرش، موفقیت کشورهایی که این سیستم را برگزیده‌اند غیرقابل چشم‌پوشی بوده و این می‌تواند نشانه‌ای بر شکل نهایی جکومت انسانی باشد و هیچ چیز دیگری نیست که بتواند روزی در زمینه‌ی «موفقیت اقتصادی» از آن پیشی بگیرد.

فوکویاما تعدادی نگرانی را در خصوص حرکت به سوی بهبود انسان و ترابشریت مطرح می‌کند. اول آنکه چنین چیزی می‌تواند به شکلی بنیادین موجب تغییر ماهیت و طبیعت انسان شود که نتیجه و بازخورد نهایی آن به کلی غیرقابل پیش‌بینی بوده و تصور نحوه‌ی تاثیر آن غیرممکن و محال است. نگرانی دیگر در این خصوص در این مساله نهفته که ترابشریت یکی از پایه‌های اساسی لیبرال دموکراسی را به لرزه درآورده و تهدید کند؛ پایه‌ای بنیادین بعنوان یکسان بودن کامل همگی انسان‌ها آن هم بدون توجه به سطح اجتماعی، رنگ پوست، فرهنگ یا توانمندی‌ها... فوکویاما در ادامه می‌افزاید:

اگر ما آغازگر فرآیندی برای بدل ساختن خود به چیزی فراتر از این باشیم، مخلوقات برتری که نتیجه‌ی آن هستند مدعی چه حقوقی خواهند شد؟ و در نهایت به چه حق و حقوقی در مقایسه با کسانی که از این قافله عقب مانده‌اند در اختیار خواهند گرفت؟

این سوال‌ها قطعا پاسخ دشواری خواهند داشت. اما به نظر می‌رسد شخصی وجود دارد که پاسخ در خوری نیز برای آن در اختیار داشته باشد. پروفسور الروضان، با ارائه‌ی رساله‌ای تحت عنوان "تاریخچه‌ی پایدار" میان ترابشریت و حقوق و کرامت بشر آشتی ایجاد کرده و چنین بحث می‌کند که ثبات، پایداری و دوام هر نظم سیاسی در تمام دور زمان و شرایط بشری، بطور قطع کاملا بر پایه‌ی ضمانتی بر کرامت و حقوق بشر برای تمامی شهروندان بنا می‌شود و هر حکومتی که خلاف این قاعده عمل کند فرو خواهد پاشید. الروضان اصرار دارد که رهنمودهای اخلاقی، وجدانی و قانونی جهانی برای حصول اطمینان از اینکه چنین تکنولوژی‌هایی به نحو شایسته مورد استفاده قرار گیرند کاملا حیاتی است.

transhumanism-fukuyama

بر همین اساس، هرگونه پیشرفت تکنولوژیک که حاصل آن بهبود و تقویت توانایی‌های ادراکی و فیزیکی عده‌ای محدود باشد موجب به حاشیه رفتن دیگران نخواهد شد چراکه چنین رخدادی موجب از هم پاشیدن جامعه خواهد بود.

با وجود اینکه خطرات موجود بر سر راه طبیعت، کرامت و سرنوشت انسان حقیقی هستند، اما من پیشنهاد نمی‌کنم که راه‌حل آن در سرکوب یا متوقف‌سازی نوآوری‌های تکنولوژیک و پتانسیل بهبود باشد. من بجای آن خواستار اقدام جامعه جهانی در سطح سازمان ملل هستم تا بر اساس آن رهنمودهای مشخص اخلاقی و بیوتکنیکی برای اینکه چه بهبودهایی و بر اساس چه اصولی مورد پذیرش جوامع جهانی است تدوین گردد.

 او همچنین از تعدادی نگرانی یاد می‌کند که لازم است هرچه سریع‌تر نسبت به آن‌ها چاره‌اندیشی صورت گیرد. برای نمونه، چه کسی این بهبودها را دریافت خواهد کرد؟ چه کسی حق و صلاحیت تصمیم‌گیری در این خصوص را خواهد داشت؟ اگر جامعه در این زمینه به حال خود رها شود تنها ملاک توان مالی و قدرت خواهد بود... اگر بشر سرانجام دست به مهندسی ژنتیک خود بزند آیا بزرگسالان این حق را خواهند داشت که صفات فرزندان خود را تعیین کنند؟ این اصول بر پایه‌ی چه چیزی شکل خواهد گرفت؛ مسائل اقتصادی، سیاسی یا اهداف قومی و ایدئولوژیک؟ این‌ها همگی نگرانی‌های بنیادینی هستند که ضروری است هرچه سریع‌تر و پیش از آنکه بشریت این مسیر غیرقابل اجتناب را بپیماید مورد توجه و حل و فصل قرار گیرند. لازم است اطمینان حاصل شود که حقوق و کرامت انسانی تمامی تفراد در جوامع پیشرفته‌ی جدید لحاظ شده و مورد محافظت قرار خواهد گرفت...

دیگرانی نیز هستند که نگرانند هرگونه تغییر در محدودیت‌های زیستی ما می‌تواند منجر به تضعیف انسانیت شده و ما را از هرگونه معنا و وجود تهی سازد. این بحثی است که توسط زیست‌شناس اخلاقگرای کالیفرنیایی، بیل مک‌کیبن مطرح می‌شود که یک منتقد جدی و شناخته شده‌ی ترابشریت است.

transhumanism-sustainablehistory

مک‌کیبن در کتاب خود با عنوان "کافیست: حضور انسان در یک دوران مهندسی شده" چنین عنوان می‌کند که محدودیت‌های بشری نظیر مرگ بخاطر دلیل مشخصی وجود دارند. او عقیده دارد که حذف هر یک از این محدودیت‌ها می‌تواند به بی معنا شدن زندگی انسان منجر شود. مک‌کین می‌گوید که حذف این محدودیت‌های زیستی، آن ضروریات محتوایی که بر پایه‌ی آن‌ها به اتخاذ تصمیم‌های معنادار برای استفاده از زندگی می‌پردازیم را نیز به نابودی خواهد کشاند.

این مبحث بسیار متقاعدکننده به نظر می‌رسد. البته در این فرض، گمانه‌زنی‌های بسیاری در خصوص چگونگی زندگی بهبود یافته توسط تکنولوژی صورت می‌گیرد و این گمانه‌زنی‌ها بعنوان پیش‌فرض‌هایی در راستای طرح چنین عقیده‌ای در نظر گرفته می‌شوند. فرض اول این است که چنین زندگی نمی‌تواند دارای معنا باشد.

هضم چنین فرضی را تا حدودی دشوار می‌بینم. مسلم است که شخصی با طول عمری که بصورت مصنوعی بهبود یافته باز هم قادر خواهد بود در انجام کارها و وظایف خود در زندگی معنا و نظامی برقرار سازد که به جهان‌بینی او وابسته باشد. شخصی که جهان‌بینی دین‌محور داشته باشد باز هم به این فرصت بعنوان غنیمت نگاه خواهد کرد و شخصی که طول زندگی طبیعی خود را با لذت‌گرایی گذرانده نیز همچنان به رویه‌ی پیشین خود ادامه خواهد داد. همین مساله در خصوص اغلب قریب به اتفاق جهان‌بینی‌ها صدق خواهد کرد با این تفاوت که در دنیای مفروض، فرصت تغییر عقیده بیشتر خواهد بود. حتی ممکن است افرادی در قالب مدیران امروزی لذت و معنای زندگی خود را در جهت‌دهی به توانمندی‌های بهبود یافته‌ی سایرین یافته و شاخه‌های جدیدی در علوم روان‌شناسی و انسان‌شناسی در کنار تکنولوژی پدید آید. لذت بردن از بودن با خانواده مسلما هیچ‌گاه معنای خود را از دست نخواهد داد...

transhumanism-mckibben

تعداد بی‌شمار دیگری بحث و جدل بر سر ترابشریت وجود دارد که ادامه‌ی آن از حوصله‌ی این مقاله خارج است. عقایدی از باید و نباید دستکاری در کار خدا گرفته تا پیش‌بینی‌هایی در خصوص اینکه آینده‌ی ترابشریت تنها موجب بهبود وضع زندگی ثروتمندان و حذف تدریجی سایرین از جامعه همگی از این دست بحث و جدل‌ها هستند.

پاسخگویی به این مباحث بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود. شاید تنها راه یافتن پاسخ در این است که منتظر بمانیم و ببینیم در نهایت با رسیدن تکنولوژی به سطحی که بتوانیم انسان را بازسازی کنیم چه رخ خواهد داد.

در خصوص آینده‌ی ترابشری خود هیجان‌زده هستید؟

بسیار دور از ذهن است که کسی در خصوص آینده‌ای که در آن به مهندسی انسان‌ها برای هوشمندتر، قوی‌تر و سالم‌تر شدن دست خواهیم زد هیجان‌زده نباشد. این آینده با توجه به پیشرفت‌های صورت گرفته اجتناب ناپذیر به نظر می‌رسد چرا که طبیعت انسانی ما، ما را به سمت بهبود خود با استفاده از هر ابزار ممکن سوق می‌دهد. با در نظر گرفتن این مساله، بسیاری نیز هستند که در خصوص اثرات انتقالی ترابشریت بر روی جوامع انسانی و مفاهیم آن برای حقوق بشر و حکومت نگران هستند.

بحث و گفتگوها در خصوص ترابشریت تشدید خواهد شد اما من مایلم فرض را بر این بگذارم که آینده‌ی ما در نهایت، یک آینده‌ی بهبود یافته و فرای آنچه امروز شاهدش هستیم خواهد بود. اما تصور شما در این خصوص چیست؟ شرط می‌بندم بحث و درگیری در خصوص برند در دنیایی که چنین چشم‌اندازی در خصوص آن داشته باشیم اکنون در نظرتان کوچک جلوه کند. مشتاق هستیم بدانیم ایده و بینش‌های شما در مورد آنچه مورد بحث قرار گرفت از چه قرار است... بنابراین منتظر نظرات شما هستیم.

منبع خبر

خواندن 1077 دفعه