شاید شما هم طرفدار عکسهای با کیفیت و هنری باشید اما کیفیت عکسبرداری تلفن همراه ناامیدتان کرده است. از طرفی شنیدهاید که دوربینهای کوچک و جیبی برای گذشتهها بوده چندان کیفیت عکاسی بالایی را ارائه نمیدهند، اما نمیتوانید زیر بار خرید حمل یک دوربین لنزدار و سنگین بروید. اگر چنین است چه دوربینی را باید انتخاب بکنید؟ آیا هرکس که به دنبال عکاسی با کیفیت و زیبا باشد باید یک دوربین بزرگ DSLR خریداری کند و زحمت حمل آن را با کیف و دیگر لوازم جانبی به خود بدهد؟ تکنولوژی میگوید خیر و دوربینهای بدون آینه را به شما معرفی میکند.
دوربین بدون آینه چیست و چه فرقی با SLR دارد؟
طراحی دوربینهای DSLR با بعضی محدودیتها و اشکالات ذاتی مواجه است. برخی از این محدودیتها به این حقیقت برمیگردد که SLRها از ابتدا برای فیلمهای مکانیکی طراحی شده بودند و بعد از گذر به دوران دیجیتال، سنسور نوری دیجیتال در همان بدنهی مکانیکی قدیمی به کار رفته است. بجز مدارهای به کار رفته در سنسور دیجیتال و نمایشگر پشت دوربین و بقیه قسمتهای الکترونیکی، همان آینهی مکانیکی، همان منشور و منظرهیاب نوری، همان فازیاب برای فوکوس اتوماتیک و همان سیستم لنز که سالها در دوربینهای SLR آنالوگ استفاده میشد در این دوربینها نیز استفاده میشود. در حقیقت فقط رسانهی دوربین سنتی آنالوگ عوض شده و به جای ثبت تصویر بر روی فیلمهای مکانیکی از سنسور دیجیتالی استفاده میشود. نهایت استفاده از تکنولوژی در این دوربینها اضافه شدن قابلیتهایی مانند ادیت تصویر در دوربین، HDR، GPS و Wi-Fi در برخی از مدلها است. سنگین و حجیم بودن DSLRها از محدودیتهایی که در این طراحی قدیمی وجود دارد منشا میگیرد. آینهی درون دوربینهای DSLR باید به اندازهی سنسور دیجیتال باشد و منشوری که شعاع نور را برای انتقال به منظره یاب از عمودی به افقی تبدیل میکند نیز باید به اندازهی آینه باشد که مجموع اینها به علاوهی فضای لازم بینشان برای عملکرد صحیح باعث حجیم و سنگین شدن غیر قابل تغییر این دوربینها میشود.
چرا تولید کنندگان تصمیم گرفتند از این طراحی سنتی و قدیمی استفاده کنند
مهمترین عامل گرایش تولید کنندگان بزرگ به استفاده از طراحی قدیمی در دوران گذر از فیلمهای سنتی به دیجیتال، حفظ سازگاری لنزهای موجود بر روی این پلتفرم تازه معرفی شده بود. زمانی که سنسورهای دیجیتالی هنوز به قدرتی نرسیده بودند که عموم مردم را ترغیب به خرید دوربین دیجیتال بکنند هزینهی اضافی برای خرید لنز میتوانست به شکست این محصول منتهی شود. برای حفظ سازگاری، تولیدکنندگان مجبور شدند Flange Distance که فاصلهی بین محل اتصال لنز تا سنسور است را حفظ کنند. اگر چه استفاده از سنسورهای کوچکتر مانند APS-C یا DX به نظر راه مناسبی برای کاهش حجم DSLR ها به نظر میرسد اما همین Flange Distance و سازگاری با لنزها باعث بزرگ و سنگین شدن دوربین میشود. لنزهای ۳۵ میلیمتری قدیمی با دوربینهای فول فریم جدید برگشتند و قرار دادن منشور، آینه و لنز ۳۵ میلیمتری در آنها باعث شد به زمان دوربینهای آنالوگ سنگین باز گردیم. از طرف دیگر برای پیشگیری از هزینهی بیشتر در طراحی و بازاریابی دوبارهی لنزها و رسیدن به حداکثر سازگاری با محصولات قدیمی تولیدکنندگان مجبور به نگه داشتن Flange Distance در APS-C و Full Frameها شدند. از محتویات درون DSLR ها نمیتوان به سادگی چیزی را کم کرد و وجود آینه عامل پیچیده شدن مکانیزم داخلی و سخت شدن ساخت و پشتیبانی از این دوربینها است.
محدودیتهای دوربینهای DSLR
وابستگی دوربینهای DSLR به آینه برای بازتاب دادن شعاع نور از لنز به منظره یاب باعث این محدودیتها میشود:
حجم و اندازه:
مکانیزم بازتابش هم برای آینه و هم برای منشور احتیاج به فضا دارد. این به معنای آن است که بدنهی دوربین باید کشیدهتر و قسمت فوقانی آن بیرون زده و بلند باشد. همچنین منظره یاب باید در همان راستای لنز و آینه و سنسور دیجیتال نوری قرار بگیرد و اساسا جای دیگری برای قرار دادن آن وجود ندارد، درنتیجه تمام DSLR ها از ظاهر تقریبا مشابهی برخوردارند.
وزن:
بدنهی حجیم باعث وزن زیاد میشود. در حالی که اکثر DSLR های میانرده از بدنه و اجزای داخلی پلاستیکی برای سبکتر شدن استفاده میکنند، اما عمق و ارتفاع زیادی برای قرارگیری آینه و منشور نیاز است که باعث هدر رفتن فضای زیادی میشود و باید با بدنه پوشش داده شود. پوشش دادن به این فضا با لایه نازکی از پلاستیک برای سبکتر یا کوچکتر شدن کار عاقلانهای نیست. ایدهی اصلی در تولید یک DSLR استحکام و کیفیت آن است. همچنین لنزهایی که به بدنهی این دوربینها اضافه میشوند بزرگ و سنگین هستند (مخصوصا لنزهای حرفهای برای دوربینهای فول فریم)؛ بنابراین بدنهی سبک منجر به بهم خوردن تعادل میشود. دراصل مکانیزم حجیم دوربینهای DSLR مستقیما باعث اصافه شدن وزنشان میشوند.
شاتر و آینه با مکانیزمی پیچیده:
در DSLR ها برای گرفتن هر عکس آینه باید با حرکت به بالا و پایین کنار برود تا شعاع نور مستقیما بر روی سنسور بیفتد و سپس به جای قبلی باز گردد.
همین عامل باعث ایجاد مشکلات زیادی میشد منجمله:
تولید صدای زیاد:
بیشترین سر و صدایی که از دوربینهای SLR به گوش میرسد مربوط به همین حرکت آینه است. به طوری که صدای شاتر نسبت به آینه بسیار کمتر است. نتیجهی این حرکت علاوه بر سر و صدا باعث لرزش دوربین نیز میشود اگر چه تولید کنندگان با روشهایی خلاقانه مانند ارائهی تنظیماتی برای کم کردن سرعت حرکت آینه، سعی در کم کردن این صدا داشتهاند اما این دوربینها همچنان پر سر و صدا هستند. علاوه بر آن لرزش دوربین باعث به هم خوردن فوکوس و یا خراب شدن عکسها مخصوصا در سرعتهای پایین شاتر میشود. در این زمینه نیز تولید کنندگان با به کار بردن ایدههایی مانند قفل کردن آینه در بالا یا تاخیر در ثبت تصویر سعی کردهاند این مشکل را برطرف کنند.
جریان هوا:
با هربار بالا و پایین رفتن آینه مقداری هوا به داخل بدنهی دوربین مکیده میشود که همراه آن گرد و خاک نیز به داخل آن نفوذ پیدا میکند و در نهایت میتواند به سنسور دوربین صدمه وارد کند. برخی عقیده دارند دوربینهای DSLR به خاطر قرار داشتن آینه بین لنز و سنسور برای تعویض لنز مناسبتر هستند و امکان آسیب رساندن به سنسور در هنگام تعویض لنز کمتر است. البته از لحاظی فنی به خاطر کمتر در دسترس بودن سنسور این حرف درستی است اما با حرکت آینه امکان رد شدن گرد و غبار از شاتر و آسیب رساندن به سنسور بسیار بیشتر میشود. در حقیقت تجربه نشان داده دوربینهای بدون آینه کمتر از DSLR ها در معرض صدمات ناشی از گرد و غبار قرار می گیرند.
محدودیت در سرعت فریم:
در حالی که مکانیزم آینه و شاترهای مدرن بسیار پیشرفته و سریع شدهاند اما عامل محدود کنندهای دارند و آن سرعت فیزیکی بالا و پایین رفتن آینه در آنهاست. وقتی دوربین فول فریم D4 نیکون ۱۱ فریم در هر ثانیه میگیرد واقعا آینه ۱۱ بار بالا و پایین میرود و در بین هر بالا و پایین رفتن، شاتر نیز باز و بسته میشود. هماهنگی فوقالعادهای بین آینه و شاتر برای کار کردن صحیح لازم است. پیشنهاد میکنم فیلم زیر را که حرکت مسلسلی شاتر D4 را در سرعت آهسته نشان میدهد ببینید.
SLT ها:
سونی با ارائهی تکنولوژی آینهی نیمه شفاف تا حدی مشکلات آینهی متحرک را رفع کرد. مکانیزم SLT ها به این صورت است که در آن آینهی متحرک جای خود را به آینهی نیمه شفاف ثابتی داده که به وسیلهی آن مقداری از نور به منظره یاب و مقداری از نور به سنسور تابیده میشد در نتیجه، حذف آینهی متحرک باعث بالارفتن سرعت فریم و بینیازی از بالا و پایین رفتن آن شد اما در عوض مشکلاتی را به همراه داشت؛ از جمله این که نور کمتری به سنسور و منظره یاب میرسد که مخصوصا در مناظر کم نور مشکلزا خواهد بود، علاوه بر آن به دلیل همین کم بودن بازتاب نور به آینهی ثانویه، عملیات تشخیص فاز نیز با مشکل مواجه میشود همچنین به مرور زمان گرد و خاکی که بر روی آینه مینشیند به خاطر اینکه آینه از سر راه سنسور کنار نمیرود بر کیفیت عکس تاثیر منفی میگذارد، پس به نظر نمیرسد راه حل سونی نیز چندان کارا بوده باشد.
قیمت بالا در ساخت و پشتیبانی:
مکانیزم حرکت آینه و شاتر بسیار پیچیده و شامل دهها قطعه مختلف است که باعث هزینهی زیاد ساخت و ارائهی پشتیبانی گران میشود. جدا کردن یا تعویض قطعات دوربین DSLR بسیار سخت و وقتگیر است.
عدم وجود پیش نمایش زنده:
اصولا ممکن نیست که هم نور به منظرهیاب برسد و هم به سنسور علاوه بر آن تصویری که در منظره یاب میبینیم ممکن است کاملا با تصویر گرفته شده منطبق نباشد.
دقت آینهی ثانویه و تشخیص فاز:
تمام دوربینهای DSLR برای انجام فوکوس خودکار از عملیات تشخیص فاز استفاده میکنند و برای این کار احتیاج به استفاده از آینهی دوم است. در تشخیص فاز آینهای کوچک مقداری از نور ورودی را از آینهی اول گرفته و به سنسور تشخیص فاز که در پایین بدنه قرار دارد میفرستد. مشکل این روش این است که آینهی ثانویه و سنسور تشخیص فاز باید به موازات هم در مکان خاص و با فاصلهی بسیار دقیق از هم قرار بگیرند، کمترین انحراف باعث میشود فوکوس خودکار به درستی انجام نشود یا برخی نقاط تشخیص داده نشوند.
تشخیص فاز و کالیبراسیون لنز:
مشکلات سیستم نشخیص فاز سنتی فقط به آینهی ثانویه بر نمیگرد بلکه احتیاج به کالیبره کردن صحیح با لنز برای عملکرد مناسب هم وجود دارد. این بازی دوطرفه احتیاج به دقت و تمرکز زیادی برای تنظیم صحیح دارد. در خیلی از موارد لنز و دوربین برای کالیبره شدن صحیح به کارخانه فرستاده میشوند. همچنین در مواردی ناهماهنگی بین لنزها و دوربینهای مختلف وجود دارد.
قیمت:
با اینکه تولید عمدهی DSLRها توسط تولید کنندگان مطرح و در طول چندین سال قیمت تمام شدهی این دوربینها را بسیار پایین آورده، اما عملیات نصب و راهاندازی آینه در آنها به هیچ وجه کار آسانی نیست. قطعات متحرک زیاد به خط مونتاژ دقیقی نیاز دارند. اجزای فلزی که بر روی هم میلغزند باید روغنکاری شوند و اگر در روند نصب آینه هرگونه خطایی به وجود بیاید، تولید کننده باید فرآیند دشواری را برای تصحیح یا حتی تعویض قطعات انجام دهد که همهی اینها باعث گران شدن هزینهی ساخت دوربین خواهد شد.
آیا بدون آینهها این مشکلات را حل خواهند کرد؟
دوربینهای بدون آینه یا Mirrorless به خاطر حذف آینهی به کار رفته در DSLRها به این نام شناخته میشوند. با ظهور این دوربینها بسیاری از تولید کنندگان متوجه شدند که وزنهی بازار در آینده به سمت آنها خواهد چرخید. DSLR ها هر سال بدون تغییرات مهم تکرار میشوند و به نظر میرسد نوآوری در آنها به انتها رسیده است. سرعت فوکوس خودکار و تشخیص فاز به حداکثر رسیده و پردازندهها قدرتی دارند که میتوانند به راحتی فیلمهای HD با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه را ضبط کنند. تولید کنندگان با اضافه کردن امکاناتی مانند GPS ،Wi-Fi و امکان اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی و چیزهایی شبیه به اینها برای بالا بردن فروش دوربینهای خود استفاده میکنند که در آینده نمیتواند جوابگو باشد. دوربینهای بدون آینه فرصت بزرگی هستند که میتواند باعث نوآوری در آینده و حل مشکلات سنتی DSLR ها بشود.
مزایای Mirrorless ها در برابر DSLR ها
بدنهی سبکتر و کم حجمتر:
از میان برداشتن آینه و منشور به معنای کم شدن وزن و حجم این دوربینها است. علاوه بر آن به علت Flange Distance کوتاهتر حجم فیزیکی هم لنز و هم بدنه کاهش قابل ملاحظهای مییابد. بدون فضای هدر رفته بدنهی دوربین سبکتر میشود و احتیاج به پلاستیک محکم و ضخیم برای نگهداری وزن دوربین و لنز از بین میرود؛ بنابراین بدون آینهها بسیار سبکتر و کوچکتر از DSLR ها هستند.
ظهور دوران عکسبرداری با تلفنهای هوشمند درس بزرگی به تولید کنندگان میدهد. راحتی، اندازهی کوچک و وزن سبک میتواند بر کیفیت غلبه کند و بازار را در اختیار بگیرد. فروش دوربینهای جیبی به علت کیفیت بالای دوربین تلفنهای همراه به سرعت افت کرده است و هر روز بر کیفیت عکسهای گرفته شده با تلفن همراه افزوده میشود. تولیدکنندگان میخواهند مردم باور کنند که با خرید محصولات آنها نه تنها یک تلفن همراه خوب بلکه یک دوربین با کیفیت نیز خریداری کردهاند و بررسی آمار فروش نشان میدهد در این راه موفق بودهاند. کوچک و سبکتر شدن روندی است که این روزها تمامی ابزارهای دیجیتالی به آن سمت پیش میروند. تلویزیونهای سبکتر، تبلتهای سبکتر، لپتاپهای سبکتر و...
مزایای حذف مکانیزم آینهی متحرک
صدای کمتر:
دیگر صدای مسلسل وار بالا و پایین رفتن آینه شنیده نخواهد شد و صدای کلیک شاتر تنها صدایی است که از دوربین شنیده میشود.
لرزش کمتر دوربین:
برخلاف دوربینهای DSLR حرکت شاتر باعث ایجاد لرزش زیادی در این دوربینها نمیشود.
حذف جریان هوا:
به خاطر اینکه قطعهی متحرک بزرگی در بدنهی دوربین قرار نگرفته پس جریان هوا و نفوذ گرد و غبار نیز کم میشود.
تمیزکردن سادهتر:
اگر بر روی سنسور گرد و غبار بشیند پاک کردن آن سادهتر است. احتیاجی به شارژ کامل باطری برای بالا زدن آینه و دسترسی به سنسور ندارید و فقط با برداشتن لنز به آن دسترسی پیدا خواهید کرد. همچنین دیگر دو آینه و منظرهیاب نوری و سیستم تشخیص فاز وجود ندارد که مجبور به پاک کردن همهی آنها بشوید، فقط کافی است سنسور را تمیز کنید و لنز را بر جای خودش قرار دهید.
فریم بر ثانیهی پرسرعت:
حذف آینه باعث میشود سرعت فریمها به سرعت بالا و پایین رفتن آینه بستگی نداشته باشد و این پتانسیل در دوربینهای بدون آینه وجود دارد که به سرعتهای بسیار بالاتری دست پیدا کنند.
پیش نمایش زنده:
در دوربینهای بدون آینه عکاس نمای دقیقی از منظرهای که توسط دوربین گرفته میشود را خواهد دید. اساسا آنچه در مانیتور این دوربینها دیده میشود دقیقا همان چیزی است که در حافظه ذخیره خواهد شد و کاربر می تواند اشباع رنگ و روشنایی و... را تنظیم کند.
حذف سیستم تشخیص فاز و آینهی ثانویه و مشکلات مربوط به کالیبراسیون:
بسیاری از دوربینهای بدون آینه به نسل جدید سیستم فوکوس هیبریدی مجهز شدهاند که از هر دو سیستم تشخیص فاز و کنتراست استفاده میکند. دیگر نگرانی بابت قرار گرفتن آینهی ثانویه در محور سنسور تشخیص فاز وجود ندارد. در بعضی از دوربینهای بدون آینهی جدیدتر این سنسور تشخیص فاز بر روی سنسور اصلی دوربین قرار گرفته است. با این تکنولوژی جدید دیگر نیازی به کالیبره کردن فاصله برای فازیابی نیست چون سنسور نوری و تشخیص فاز دقیقا بر یکدیگر منطبق اند.
ساخت و پشتیبانی ارزانتر:
قطعات متحرک کمتر و حذف بسیاری از ملزومات دقیق و گران قیمت باعث هزینهی تولید پایینتر و پشتیبانی ارزانتر از محصول میشود. بسیاری از تولیدگنندگان مبالغ زیادی را بابت بیمهی DSLR ها میگیرند که با کم شدن ریسک آسیب پذیری قطعات متحرک و ارزان شدن هزینهی ساخت و تولید، از این مبلغ کاسته خواهد شد. میزان بازگشت کمتر بدون آینهها به کارخانه برای کالیبراسیون و تنظیمات دیگر نیز از عوامل کاهش هزینه است که به این ترتیب قیمت بدون آینهها میتواند از ارزانترین DSLR ها هم کمتر شود.
منظره یاب الکترونیک:
بی شک منظره یاب الکترونیک بزرگترین نقطهی قوت دوربینهای بدون آینه و منشا نوآوریهای آینده در آنها خواهد بود. در حال حاظر منظره یابهای الکترونیکی آن چنان که باید پیشرفت نکردهاند. در منظره یاب الکترونیکی بر خلاف منظره یابهای اپتیکالی که فقط چند خط ساده را نمایش میدهند، اطلاعتی مانند نمودار هیستوگرام و هشدارهای مختلف مانند کمبود نور همچنین پیش نمایش زنده از عکسها را در منظره یاب میتوان مشاهده کرد و برای دیدن عکسهایتان محبور به استفاده از السیدی در زیر نور خورشید نخواهید بود.
نمایش تمام فریم: در منظره یابهای اپتیکال تمام فضای گرفته شده در سنسور به مشخص نمیشود بلکه منظره یاب حداکثر چیزی حدود ۹۵٪ از تصویر را پوشش میدهند که این مقدار در منظره یاب الکترونیکی ۱۰۰٪ خواهد بود.
نمایشگر بسیار روشنتر: در فضاهای تاریک دیدن منظره از منظره یاب اپتیکال سخت میشود و به علت تاریکی تنظیم دستی فوکوس سختتر خواهد بود اما با منظره یاب الکترونیکی میتوانید کنتراست را زیاد بکنید، البته نویز تصویر زیاد میشود اما بهتر از آن است که چیزی دیده نشود.
زوم دیجیتال: با استفاده از منظره یاب الکترونیکی امکان زوم دیجیتال تا چند برابر وجود خواهد داشت اما در منظره یاب نوری چون قابلیت زوم به لنز بستگی دارد پس فقط از زوم اپتیکال میتوان استفاده کرد.
پیدا کردن صورت و چشم افراد: این قسمت بهترین ویژگی منظره یاب الکترونیکی است، میتوان تکنولوژیهای پردازش تصویر را به منظره یاب اضافه کرد از آنها در عکاسی به خوبی استفاده کرد، کاری که هرگز منظره یابهای نوری قادر به انجام آن نخواهند بود. فنآوری پردازش تصویر اجازه میدهد امکانات بیشماری به عکاسی وارد شود. قبلا در دوربینهای جیبی قابلیت تشخیص چهرهی افراد را دیده بودیم که فوکوس خودکار بر روی صورت شخص انجام میشد، اما سونی در A7 و A7R این قابلیت را یک قدم به جلو برده و فوکوس خودکار بر روی چشم فرد قرار میگیرد.
ایمنی چشم:چون نور مستقیما از لنز به چشم انسان برخورد نمیکند پس امکان آسیب رسیدن به چشم در مواقعی که مثلا نور مستقیم خورشید به دوربین میتابد وجود نخواهد داشت.
تمرکز در عکاسی: با نمایش مکان فوکوس شده با پوششی از رنگ همانگونه که در فیلم میبینید احتیاجی به برداشتن چشم از منظره یاب نیست برای فوکوس دستی نیست و تمرکز در عکاسی بالا خواهد رفت.
نقاط فوکوس نامحدود:
دوربینهای DSLR تعداد محدودی از نقاط را برای فوکوس اتوماتیک میتوانند تشخیص بدهند که عمدتا در مرکز تصویر قرار گرفته است. در عکسبرداری از صحنههای سریع و در فاصلههای دور تشخیص فاز آنها با مشکل مواجه میشود اما در دوربینهای بدون آینه با قرار گرفتن فوکوس هیبریدی بر روی سنسور اصلی عملا تمام نقاط تصویر میتواند به عنوان نقطهای برای فوکوس در نظر گرفته شود و احتیاجی به حرکت دادن دوربین و شکار فوکوس نیست.
دنبال کردن حرکت و تحلیل اطلاعات:
قرار گرفتن یک سیستم تشخیص حرکت پیشرفتهی اتوماتیک در درون این دوربینها و هماهنگی آن با تنظیم فوکوس هیبریدی عاملی میشود که دوربین به طور اتوماتیک جسم متحرک را تشخیص داده و فوکوس را بر روی آن تنظیم کند، به عنوان مثال دوربین ثابت است و حرکت پرندهای که در آسمان پرواز میکند تشخیص داده میشود سپس فوکوس بر روی آن تنظیم میشود. ردیابی موضوع به طور بالقوه می تواند امکانی فوق العاده پیشرفته برای دوربینهای بدون آینه باشد.
محدودیتها و معایب دوربینهای بدون آینه
تاخیر در منظره یاب الکترونیکی:
برخی از بدون آینهها از منظره یاب الکترونیکی مناسبی استفاده نمیکنند. در حالی که این تاخیر در برابر قطع تصویر با حرکت آینه در منظرهیابهای نوری به نظر نمیآید اما در بدون آینههای جدید این تاخیر نیز بسیار کمتر شده است. امیدواریم به زودی شاهد از بین رفتن کامل این مشکل باشیم.
فوکوس خودکار و پیگیری حرکت:
با وجود این که عملیات تشخیص کنتراست در دوربینهای بدون آینه به سطح قابل قبولی رسیده اما هنوز در دنبال کردن اشیا متحرک ضعیف عمل میکنند و به همین دلیل در عکاسی ورزشی و حیات وحش تقریبا غیر قابل استفاده هستند. با این حال با رشد سریعی که سیستمهای فوکوس هیبریدی دارند به زودی شاهد پا به عرصه گذاشتن دوربینهایی مناسب برای این کار نیز خواهیم بود. یکی از دلایلی که باعث میشود بدون آینهها برای عکاسی سریع مناسب نباشند این است که بیشتر آنها دوربینهای کوچک با سنسور APS-C هستند و برای اتصال لنزهای بزرگ که برای عکاسی ورزشی و حیات وحش استفاده میشوند مناسب نیستند، اما با ظهور بدون آینههای قدرتمندتر این مشکل به زودی حل خواهد شد.
عمر باتری:
یکی از بزرگترین نقاط ضعف دوربینهای بدون آینه عمر باتری آنها است. فراهم آوردن انرژی مداوم برای منظره یاب الکترونیکی و السیدی انرژی زیادی از باتری مصرف میکند، به همین دلیل چیزی حدود ۳۰۰ عکس با هر شارژ بیشتر نمیتوانند بیندازند. در آینده با استفاده از باتریهای قویتر و نمایشگرهای کم مصرفتر این مشکل کم رنگ خواهد شد.
نقاط قرمز:
با توجه به کوتاه بودن Flange Distance بیشتر بدون آینهها دچار مشکلی به نام الگوی نقاط قرمز میشوند. وقتی در یک فریم بسته نور خورشید بیفتد این مسئله به خوبی خودش را نشان میدهد. در واقع با بازتاب نور از سنسور به قسمت انتهایی لنز و بالعکس الگویی از نقاط قرمز و شاید رنگهای دیگر به وجود میآید که هنوز راهی برای حل این مشکل وجود ندارد.
کنتراست قوی منظره یاب الکترونیکی:
بیشتر منظره یاب ها کنتراست را بیشتر از مقدار معمول نشان میدهند و شبیه آن چه در تلویزیونها میبینیم، سیاه و سفیدهای قویتر و خاکستری را کمتر نمایش میدهند. در نتیجه تصویری که عکاس میبیند با تصویر واقعی فرق دارد. البته با بالا رفتن کیفیت نمایشگرها و تولید دامنهی رنگ واقعیتر این مشکل نیز به زودی قابل رفع خواهد بود.
نتیجه گیری
مشخص است در آینده DSLR ها در برابر بدون آینهها شانسی نخواهند داشت. هنوز برای اینکه بگوییم بدون آینهها انتخاب بهتری برای هرکسی است که میخواهد دوربین تهیه کند، زود است اما به زودی شاهد این خواهیم بود که کمپانیهای مطرح کانن و نیکان نیز در ساخت این محصولات جدیت بیشتری از خود نشان دهند. بهترین بدون آینههای بازار هماکنون محصولات سونی و فوجیفیلم هستند که کیفیتی حتی در حد DSLR های فولفریم ارائه میکنند و تولید کنندگان دیگر مانند المپوس، پاناسونیک، سامسونگ، پنتاکس و... به سرعت در حال نوآوری و بالابردن کیفیت دوربینهایشان هستند. از عوامل کم فروشتر بودن بدون آینهها نسبت به DSLR ها کم رنگ بودن حضور دو غول دوربینسازی در این بازار و تنوع کم بدون آینههای فول فریم و قدرتمند است. از طرف دیگر برای آنها هنوز انتخابهای محدودی از لحاظ لنز وجود دارد که با توجه به رغبت عمومی ایجاد شده و استفاده از بدون آینهها توسط عکاسان حرفهای، احتمالا به زودی سنگینی بازار به نفع دوربینهای بدون آینه خواهد چرخید.