نظریه همهچیز؛ رؤیای دیرین فیزیک برای کشف رمز نهایی جهان

به گزارش ایتنا[2] و به نقل از اسپیس، این نظریه، همانگونه که از نامش پیداست، میکوشد تا تمامی نیروهای بنیادین طبیعت را در قالب یک چارچوب ریاضی واحد و منسجم توصیف کند.
به بیان ساده، هدف نهایی TOE این است که «یک معادله واحد برای توصیف تمام جهان» ارائه دهد؛ معادلهای که هم رفتار ذرات زیراتمی را توضیح دهد و هم چرخش کهکشانها را.
از نیوتن تا انیشتین: ریشههای وحدت در فیزیک
گفتنی است سیر تاریخی نظریههای وحدتگرا به زمان نیوتن بازمیگردد؛ جایی که وی با قانون جاذبه جهانی خود نشان داد همان نیرویی که سیب را به زمین میکشد، مسئول حرکت سیارات نیز هست. در قرن نوزدهم، جیمز کلرک ماکسول با وحدت دادن برق و مغناطیس، نظریۀ الکترومغناطیس را بنیان نهاد.
اما نقطۀ عطف اصلی، قرن بیستم بود. آلبرت انیشتین با نظریه نسبیت عام، گرانش را نه بهصورت یک نیرو، بلکه بهعنوان خمیدگی فضا-زمان توصیف کرد. او در سالهای پایانی عمر خود در تلاش بود تا گرانش را با الکترومغناطیس ترکیب کند، اما توفیق نیافت. از آن زمان تاکنون، فیزیکدانان بسیاری این راه را ادامه دادهاند.
در حال حاضر چه بنیانهایی داریم؟
در حال حاضر، دو نظریه بنیادی برای توصیف پدیدههای فیزیکی در اختیار داریم:
۱. نسبیت عام: که تعامل گرانشی و ساختار کلانمقیاس جهان را توصیف میکند؛ از سیاهچالهها تا انبساط کیهانی.
۲. مدل استاندارد فیزیک ذرات: که سه نیروی دیگر (الکترومغناطیسی، هستهای قوی و هستهای ضعیف) و ذرات بنیادی را شرح میدهد.

نظریه ریسمان؛ نامزد برجسته
در سالهای اخیر، نظریه ریسمان (String Theory) بهعنوان یکی از نامزدهای جدی TOE مطرح شده است. این نظریه میگوید که ذرات بنیادی، نقاط بیبعد نیستند بلکه ریسمانهایی یکبعدی با طول بسیار کوچکاند که در فضاهای با ابعاد بالا (گاهی ۱۰ یا ۱۱ بُعد) نوسان میکنند.
نوع نوسان این ریسمانها تعیین میکند که ذرهای خاص، مثلاً یک فوتون یا الکترون، چگونه رفتار کند.
جذابیت نظریه ریسمان در این است که گرانش بهطور طبیعی در آن ظاهر میشود؛ یعنی برخلاف مدل استاندارد، نیازی به افزودن نیروی گرانش از بیرون نیست.
اما گفته میشود بزرگترین چالش آن، عدم توانایی در آزمودن تجربی آن در شرایط فعلی است؛ زیرا ابعاد اضافه و انرژیهای مورد نیاز برای مشاهده ریسمانها، بسیار فراتر از توان فناوری کنونی بشر است.
نقش مکانیک کوانتومی در نظریه همهچیز
یکی از اهداف مهم TOE، کوانتومی کردن گرانش است. در حال حاضر، نسبیت عام یک نظریه کلاسیک است، در حالی که مدل استاندارد بر اساس مکانیک کوانتومی بنا شده. این تفاوت بنیادین، بزرگترین مانع در راه وحدت است. تئوریهای جایگزینی مانند «گرانش کوانتومی حلقهای» (Loop Quantum Gravity) نیز تلاش میکنند بدون استفاده از ریسمانها، گرانش را با مکانیک کوانتومی همساز کنند.
چرا نظریه همهچیز مهم است؟
فراتر از جنبههای فلسفی و زیباییشناختی، نظریه همهچیز میتواند ما را در درک پدیدههایی یاری دهد که امروز همچنان معما هستند؛ مانند ماهیت ماده تاریک، انرژی تاریک، ماهیت سیاهچالهها، یا حتی آنچه پیش از بیگبنگ رخ داده است. همچنین چنین نظریهای میتواند سرنخهایی درباره چندجهانی (Multiverse)، زمانهای غیرخطی یا حتی سفر در زمان ارائه دهد.
آیا رسیدن به TOE ممکن است؟
پاسخ این پرسش همچنان مبهم است. برخی دانشمندان بر این باورند که محدودیتهای بنیادین دانش بشری و ابزارهای تجربی، شاید هرگز اجازه ندهند که TOE را بهصورت کامل کشف کنیم. برخی دیگر معتقدند حتی اگر به TOE برسیم، ممکن است تنها آغاز راهی تازه باشد؛ نه پایان علم.
اما یک نکته مسلم است: جستوجو برای نظریه همهچیز، یکی از بزرگترین و شریفترین تلاشهای بشری برای فهم جهان هستی است؛ تلاشی که علم، فلسفه و حتی معنای هستی را درهم میآمیزد.∎[3][4]
References
Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری