آیندهپژوهی دادهای دقیق و قطعی در اختیار تصمیمگیرندگان قرار نمیدهد

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران[2] (ایبنا[3]): نشست بررسی کتاب «روشهای آیندهپژوهی، چالشها و کاربردها» از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم با حضور محمود ایرانی فرد (مترجم) و دبیری منصوره قنبرپور در غرفه این پژوهشگاه مستقر در سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
قنبرپور: این کتاب چه تصویری از آیندهپژوهی را نشان میدهد؟ و چه تفاوتی میان آیندهپژوهی به عنوان یک روش علمی و آیندهنگری به عنوان عبارتی که عامیانه استفاده میکنیم وجود دارد؟
ایرانی فرد: یکی از مسائل این کتاب همین است، آینده موضوع جذابی است که از گذشته تا امروز ذهن ما را درگیر کرده است. همیشه ما نسبت به آینده دلواپسی داشتیم و خواهیم داشت. اما از یک جایی مانند همه رشتههای دیگر عدهای کارشناس به این نتیجه رسیدند که تمام این ادبیات را به همراه برخی بحثهای نظری و تجربی تبدیل به یک رشته آکادمیک و تخصصی کنند. این به دهه ۶۰ و ۷۰ برمیگردد بعد از جنگ جهانی و بهویژه مسائل امنیتی و دفاعی توجه خاصی به آینده شد. به ویژه پژوهش مهمی انجام شد که در این کتاب هم به آن اشاره شده است به عنوان محدودیتهای رشد در موسسهای موسوم به باشگاه رم در سال ۷۲ منتشر شد به نظر میرسد که بحث آیندهپژوهی از آنجا شروع میشود. کشور سوئد هم یکی از جاهایی است که درگیر این موضوع است. کتاب درباره در مورد همین بحث میکند که وقتی نمیدانیم که آینده چه چیزهایی برای ما در پی خواهد داشت یا دادههای قطعی نداریم و با عدم قطعیت مواجهایم. چه چیزی از آینده میتوانیم بگیریم؟ شاید آن چیزی که امروزه از آینده پژوهی توقع میرود نویسندگان میگویند که نباید توقعتان را بالا ببرید. خروجی آیندهپژوهی آن چیزی نیست که همیشه مدیران انتظار دارند.
فصل اول و دوم کتاب به همین اختصاص دارد و آیندهپژوهی را رشتهای میداند که تلاش میکند که یک تصویر بزرگ نه به معنی خیلی دقیق بلکه به معنی مکفی برای تصمیم گیرندگان فراهم کند تا بتوانند بهتر تصمیم بگیرند. تمام دغدغه کتاب را میتوان در همین خلاصه کرد که تلاش کند که نشان دهد که آیندهپژوهی قرار نیست دادههای دقیقی را در اختیار تصمیم گیرندگان قرار دهد.
همین که ما میدانیم که فردا صبح باید به محل کارمان رجوع کنیم، میدانیم که ماه بعد چکار باید بکنیم این کار آیندهنگری است اما زمانی که شما با دادههای دقیقتری این کار را میکنید آیندهپژوهی است. در فصل سوم به این بحث پرداخته است به تکنیکهایی مانند دلفی و سناریونویسی و بهویژه مدلهای ریاضیاتی اشاره میکند و سعی میکند نشان دهد که با یک روش خاص آیندهپژوهی مواجه نیستیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که این تصور بوجود بیاید که آیندهپژوهی به عنوان یک رشته تخصصی دارای رشتههایی است که از هرگونه شهود مبرا هستند درصورتیکه نویسندهها تاکید دارند ما باید امیدوار باشیم که تلفیقی از شهودی و صوری و دقیقتر به ما کمک کنند.
در فصل بعد سه پژوهش که در سوئد انجام شده را به عنوان مدل و الگو مطرح میکنند چون خود نویسندهها هم در این پژوهشها شرکت داشتهاند میتوانیم اعتماد داشته باشیم که دادههای نسبتاً دقیقی هستند. دو نویسنده از این سه نویسنده رشته تخصصیشان ریاضی و فیزیک است. آنطور که میگویند این کتاب حاصل گفتگوها و بحث و جدلهایشان بوده است. در این فصل و فصل بعدی هم به مشکلات و آن چیزهایی که دست نیافتهاند اشاره میکند. در نهایت در فصلهای نهایی آیندهپژوهی را به لحاظ منطقی، حرفهای و سیاسی ارزیابی میکنند و نشان میدهند که میتوان آیندهپژوهی را به عنوان یک رشته مطرح کرد. با این آگاهی که آیندهپژوه قرار نیست اطلاعات دقیق و قطعی به ما بدهد و براساس آن تصمیم گیرنده مجاز است هر تصمیمی بگیرد.
قنبرپور: کتاب چه رویکردهایی برای پیشبینی آینده مطرح میکند و کدام یک از روشهایی که در کتاب اشاره میشود برای ایران قابل استفادهتر است؟
ایرانی فرد: کتاب به این اشاره دارد که آیندهپژوهی یک رویکرد کلان است و ما نمیتوانیم از یک رویکرد خاص صحبت کنیم. مسئله دیگر این است که شما در چه سازمان و با چه انگیزهای میخواهید از آیندهپژوهی استفاده کنید. شاید شما بخواهید برای حل مشکلات امروزتان استفاده کنید. سعی میکنند روش را از تکنیک جدا کنند بستگی دارد هر سازمانی چه انتظاری دارد و برای چه دوره زمانی. آیندهپژوهی میتواند برای دو سال آینده باشد یا برای یکی دو سده آینده. همه اینها دست به دست هم میدهد تا بتوانیم از تکنیکهایی مانند سناریو نویسی، دلفی و مدلهای ریاضی به صورت تلفیقی استفاده کنیم. با توجه به مسائل میتوان روش خاصی را استفاده کرد.
قنبرپور: از عدم قطعیت نام بردید و تلویحاً اشاره کردید به فاکتورهای مداخلهگرایانه غیر قابل پیشبینی با توجه به این دو مورد چرا آیندهپژوهی برای سیاستگذار و مدیران ضروری است؟
ایرانی فرد: نویسندگان اعتقاد دارند که آیندهپژوه باید بیشتر از استخراج دادهها به تربیت ذهن تصمیم گیرندگان بپردازد. یعنی وقتی این کتاب را میخوانید این برداشت را دارید که شاید ۷۰ درصد کار آیندهپژوهان این است که اذهان تصمیمگیرندگان را آیندهنگر کنند نه اینکه دادهها را جمعآوری کنند و در اختیارشان قرار بدهند. در واقع آیندهپژوه کسی است که تصمیم گیرنده را مجاب کند که باید درباره آیندهتان تصمیم بگیرید و حتی وقتی که منِ آیندهپژوه هم حضور ندارم شما آیندهنگرانه تصمیم بگیرید. من احساس میکنم که نویسندهها به این نتیجه میرسند که کار آیندهپژوه آموزشی و تربیتی است.
قنبرپور: ابن کتاب به چه چالشهایی اشاره دارد؟
ابرانی فرد: از چند جنبه به چالشها اشاره دارد از بحثهای روششناسی و اجماع بر سر روشها، آیندهپژوهی یک رشته بینارشتهای است و همیشه درگیر چند رشته است. وقتی متخصصان علوم انسانی میخواهند با متخصصان رشتههای دیگر بحث کنند همیشه برسر روش با مشکل برمیخورند. و نمیتوانند اجماع ایجاد کنند. نویسندگان به ما امیدواری میدهند که هرچند چالش هست اما نباید نگران بود. و این باعث میشود که در رشته خودمان غوطهور نشویم و از متخصصان رشتههای دیگر هم باخبر باشیم. چون بینارشتهای است و نمیتوان آن را زیرمجموعه یک رشته خاص دانست خیلی دست به دست میشود. که مشکلات اجرایی ایجاد میکند. و در کتاب هم به مشکلات اجرایی در آن پروژهها اشاره شده است. به طور کلی به دو جنبه اجرایی که درسازمانها اتفاق میافتد و جنبه نظری و روشی که بین خود متخصصان است اشاره میکند.
قنبرپور: در ترجمه اصطلاحات معادلسازی در اختیارتان قرار داشت یا ناچار شدید خلق کنید.
در حوزه نشر و چاپ ما فاقد کتاب و ادبیات آیندهپژوهی نیستیم. هر چند نیم قرن از این حوزه میگذرد اما هنوز برای ما جوان است و خیلی نمیشود درباره اصطلاحات اجماع و توافق دید. تلاش کردهام خیلی واژهسازی نکنم تا بتوانم با ادبیات موجود ارتباط برقرار کنم اما جاهایی دست به یک سری تغییرات زدم.
قنبرپور: مخاطب این کتاب چه کسانی هستند؟
مخاطبش میتواند هم سازمانها و نهادهای تصمیمگیرنده باشد و هم پژوهشگران باشند که نهادها نیاز دارند. تصور میکنم نمیتوانیم به هیچکدام برتری بدهیم به هر حال شاید در جاهایی پژوهشگران مخاطبان بیشتریاند چون در سازمانها و نهادها خیلی به رویههای پژوهشها کاری ندارند وبیشتر به خروجیها کار دارند.
ابتدا فکر کردم که این کتاب شاید مانند دیگر کتابها باشد اما در پایان ترجمه به این نتیجه رسیدم که میتواند یک کتاب کلاسیک محسوب شود. از دل دهه ۷۰ و ۸۰ میآید که اوج آیندهپژوهی بوده است. از این نظر میتواند یک منبع باشد.
∎[4][5]References
- ^به گزارش خبرگزاری - (sahebkhabar.ir)
- ^خبرگزاری کتاب ایران (www.ibna.ir)
- ^ایبنا (www.ibna.ir)
- ^∎ (sahebkhabar.ir)
- ^ (sahebkhabar.ir)
Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری