پلن بازاریابی؛ چیستی و نحوه طراحی

چیستی برنامه بازاریابی
برنامه بازاریابی یک سند یا نقشه راه استراتژیک است که کسبوکارها برای سازماندهی، اجرا و پیگیری اقدامات بازاریابی خود از آن استفاده میکنند. به بیان دقیقتر، پلن بازاریابی شامل استراتژی و تاکتیکهایی است که کسبوکار برای دستیابی به رشد و توسعه مستمر باید آنها را مدنظر قرار دهد.
با این حساب، هدف از طراحی پلن بازاریابی آن است که اولاً بدانید درخصوص بازاریابی، شرکت و کسبوکار شما در چه وضعیتی قرار دارد، ثانیاً کدام فعالیت و اقداماتی را باید در دستور کار قرار داد تا بیشترین بازدهی را داشته باشد و ثالثاً با تعیین شاخصهای مناسب میزان اثربخشی فعالیتهای بازاریابی را بهطور مرتب پایش و پیگیری نمایید تا متوجه شوید که آیا در مسیر رسیدن به اهداف قرار دارید یا خیر تا مبادا سرمایه زمانی و پولی خود را به باد دهید.
چگونه یک برنامه بازاریابی بنویسیم؟
همانطور که گفتیم پلن بازاریابی دارای اجزاء متعدد است که باید همه آنها را مدنظر قرار دهید تا بتوانید از مزایای آن برخوردار شوید. آنچه در ادامه ملاحظه میکنید تمام بخشهای این برنامه است که میتوانید با مطالعه، طرحی کامل از بازاریابی در کسبوکار خود ایجاد نمایید.
جزء اول برنامه بازاریابی: وضعیت موجود را پایش کنید
هر پلن بازاریابی باید با ممیزی و پایش وضعیت موجود آغاز شود. شما با این کار به شناختی اجمالی از وضعیت بازاریابی در کسبوکار خود دست خواهید یافت و میفهمید که اقدامات کنونی شما دارای چه نقاط قوت و ضعف است.
ازاینجهت شما باید مواردی چون وبسایت، حضور آنلاین و نیز استفاده از تاکتیکهای بازاریابی را ممیزی کنید تا بتوانید درک نمایید که بازاریابی شما در دنیای کنونی در چه وضعیتی قرار دارد.
جزء دوم برنامه بازاریابی: رقبا را تحلیل کنید
بعید است بازاری بدون رقیب وجود داشته باشد که اساساً در بازارهای پرپول رقیبانی قبل از شما در آن حضور پیدا کردهاند. با این توضیح اگر میخواهید یک برنامه خوب بازاریابی بنویسید لازم است ابتدا از وجود رقبا اطلاع یابید آنگاه روش بازاریابی آنها را تحلیل نمایید.
با این توضیح، این کارها را به ترتیب در دستور کار قرار دهید:
• رقبای برتر را شناسایی کنید
• مشخص کنید رقبا چه محصولات یا خدماتی ارائه میدهند
• قیمت محصولات یا خدمات آنها را درج کنید
• اطلاعات اولیه وبسایت را استخراج کنید
• به حضور آنها در شبکههای اجتماعی نگاه کنید
• بازاریابی محتوایی رقبا را تحلیل کنید
• با توجه به نظرات مثبت و منفی، سطح رضایت مشتریان را بسنجید
جزء سوم برنامه بازاریابی: پرسونای مشتری ایدهآل را مشخص کنید
تعیین مشتری ایدهآل همراه با ویژگیهای او، یکی از اصول استراتژی بازاریابی[2] و البته مارکتینگ پلن است. بنابر آنچه در مقاله تعیین مشتری ایدهآل توضیح دادیم، شما ناگزیرید که مطابق با اصل پارتو (pareto) از کار کردن با همه دستبردارید و فقط روی ۲۰ درصد مشتریانی دست بگذارید که ۸۰ درصد برایتان سودآوری دارند. ازاینجهت مشتری ایدهآل کسی است که سودآورتر بوده و شما را به دیگران ارجاع داده است.
جزء چهارم برنامه بازاریابی: ارزش پیشنهادی و مزیت رقابتی را تعیین کنید
با اطمینان باید گفت که کسبوکارهای پرسود و بادوام آنهایی هستند که توانستهاند ارزشی منحصربهفرد به مشتری ارائه کنند. اساساً اگر نتوانید مزیت رقابتی خود را با سایر رقبا تشخیص داده و آنرا در مقابل دیدگان مشتری قرار دهید، مشتری بهصورت پیشفرض قیمت را مبنای مقایسه قرار میدهد و ازاینجهت مدام مجبورید قیمتهای خود را با رقبای عادی همسطح کنید تا مبادا مشتریان را از دست بدهید.
برای این کار با مشتریان ایدهآل جلسه برگزار کنید و چند سؤال مهم مطرح کنید تا بتوانید به مزیت رقابتی خود دستیابید. برخی از این سؤالات عبارتاند از:
• چرا روز اول ما را انتخاب کردید؟
• ما چهکاری انجام میدهیم که همچنان با ما ماندهاید؟
• هنگام معرفی و ارجاع ما به دیگران، درمورد ما چه میگویید؟
جزء پنجم برنامه بازاریابی: هویت برند را ممیزی و ایجاد کنید
منظور از هویت برند، تمام عناصر اعم از هویت بصری و غیر آن است. ازاینجهت علاوه بر لوگو و رنگ، مؤلفههایی مثل لحن و گفتار نیز در این مقوله میگنجد. بااینحال بهدلیل اهمیت فراوان هویت بصری، لازم است به آن بیشتر توجه کنید. ملاحظه کنید که آیا از لوگوی مناسب، پالت رنگ و فونت برخوردارید یا خیر. بهتر است برای درک این موضوع حتماً با یک گرافیست زبده مشورت کنید. شاید مجبور باشید برای بررسی هویت برند کمی وقت بگذارید اما در برندسازی اهمیت بسزایی دارد و نباید از آن سرسری گذشت.
جزء ششم برنامه بازاریابی: از تاکتیکهای بازاریابی استفاده کنید
اگر یک بررسی کامل از تاکتیکها یا بهاصطلاح کانالهای مهم بازاریابی انجام داده باشید ممکن است این سؤال برایتان پیش آمده که چطور میتوان از این تاکتیکها استفاده کرد. آیا باید یکباره همه آنها را در بیزینس مستقر نمود؟
قطعاً پاسخ منفی است و باید با توجه به وضعیت هر بیزینس نسبت به آنها تصمیم مقتضی گرفت به شکلی که اولویت در اجرای این تاکتیکها رعایت شود. این موضوع آنگاه اهمیت بیشتر پیدا میکند که باید به بازاریابی بهعنوان یک سیستم نگاه کنید، سیستمی که اجزاء آن یکباره ایجاد نمیشوند و تقدم و تأخیر بر آنها حاکم است.
استفاده از ۵ تاکتیک در مرحله ساخت
در این مرحله لازم است بنیان بازاریابی را پیریزی کنید. برای این کار به ۵ تاکتیک اولیه بپردازید که عبارتاند از: وبسایت، محتوا، شبکههای اجتماعی، سئو و بازاریابی ایمیلی.
اگر هنوز وبسایت ندارید هرچه زودتر یکی تأسیس کنید و اگر وبسایت شما مطابق با اصول بازاریابی نیست، مشکلات موجود را رفع کنید. با استفاده از تحقیق کلمات کلیدی یک برنامه محتوای مفصل تنظیم کنید و آنرا در قالب تقویم محتوا بگنجانید. برنامهای منظم برای حضور در شبکههای اجتماعی داشته باشید. به سئو یا همان بهینهسازی موتورهای جستجو اهمیت دهید و بازاریابی ایمیلی را دستکم نگیرید.
استفاده از ۳ تاکتیک در مرحله رشد
بهموازات توسعه ۵ تاکتیک اولیه، در این مرحله لازم است استفاده از ۳ تاکتیک دیگر را در دستور کار قرار دهید که عبارتاند از: تبلیغات، توانمندسازی فروش و تجربه مشتری.
همانطور که ملاحظه میکنید این سه تاکتیک بهویژه تاکتیکهای تبلیغات و توانمندسازی فروش پس از ۵ گام اولیه قرار گرفتهاند زیرا تا مقدمات بازاریابی در کسبوکار شما ایجاد نشده باشد نباید سراغ آنها بروید. بسیاری از افراد هنوز هیچ محتوایی در وبسایت خود تولید نکردهاند اما پول زیادی در بخش تبلیغات هزینه میکنند و شوربختانه نتیجه لازم را نمیگیرند. یا هنوز با یک بازاریابی درست نتوانستهاند مشتری راغب را جذب کنند اما انتظار دارند تیم فروش در همان روزهای اول، فروش زیادی رقم بزند.
استفاده از ۳ تاکتیک در مرحله شتاب
اگر موفق شدهاید ۸ کانال قبلی را در کسبوکار خود ایجاد نمایید اکنون زمان آن رسیده که از ۳ کانال پایانی یعنی اتوماسیون بازاریابی، سیآرام (CRM) و تحلیل بهره ببرید.
همانطور که ملاحظه میکنید استفاده از مدل ۳-۳-۵ به شما کمک میکند که در عین استفاده از تمام کانالهای مرسوم در بازاریابی، خود را سرگردان نکنید و با توجه به وضعیت بازاریابی کسبوکار تصمیم بگیرید که هر زمان نوبت پرداختن به کدام تاکتیک بازاریابی است. برای مثال اگر مارکتینگ کسبوکارتان وضعیت مناسبی ندارد و هنوز برنامهای مدون در تولید محتوا ندارید، نباید بیجهت خود را گرفتار خرید نرمافزار CRM کنید.
جزء هفتم برنامه بازاریابی: با ساعت شنی تجربهای درخشان برای مشتری رقم بزنید
احتمالاً اصطلاح قیف بازاریابی را قبلاً شنیدهاید. طبق این اصطلاح، نمیتوان بدون ایجاد رابطه با مشتری انتظار فروشی خوب را داشت ازاینرو لازم است مشتری را از قیفی عبور داد که با آگاهی و ایجاد اعتماد آغاز و سرانجام به فروش ختم میشود.
اما بهدلیل مشکلات مدل قیف که بحث مفصل از آنرا میتوانید در مقاله ساعت شنی بازاریابی در وبسایت رسمینو مارکتینگ دنبال کنید، ما از مدل ساعت شنی دفاع میکنیم. طبق این مدل باید مشتری را طی ۷ مرحله به سفری برد تا بتوان بهترین تجربه ارتباط با بیزینس را برای او رقم زد. این ۷ مرحله عبارتاند از: آگاهی، علاقه، اعتماد، امتحان، خرید، تکرار خرید و ارجاع.
راهکار عملی در این بخش آن است که با تیم تولید و فروش جلسه بارش فکری برگزار کنید و به دو سؤال پاسخ دهید: ۱. مشتری در هر مرحله چه انتظاری از ما دارد؟ ۲. واکنش ما به این انتظار چگونه میتواند رقم بخورد.
برای مثال همان مرحله نخست یعنی آگاهی را در نظر بگیرید؛ ابتدا این سؤال را مطرح کنید که مشتری از چه راههایی ممکن است با کسبوکار، محصول یا خدمت ما آشنا شود. هر راهی را که به ذهن خود و همتیمیها میرسد یادداشت کنید. مراقب باشید در پاسخ به این سؤال، اظهارنظر دیگران را نقد نکنید. وقتی این کار را انجام دادید و مثلاً به فهرستی ۲۰ تایی رسیدید حال در برابر هر یک از آن پیشنهادها سؤال دوم را بپرسید که واکنش شما در برابر آن، چه میتواند باشد.
مثلاً اگر فرض کنیم که مشتری از طریق تبلیغات با شما آشنا میشود، شاید واکنش ما استفاده از تبلیغات آنلاین یا آفلاین باشد.
این کار را برای ۶ مرحله دیگر انجام دهید. وقتی کار به اتمام رسید، حال نوبت آن است که این پیشنهادها را اولویتبندی کنید که توضیح آنرا در بخش ۹ ارائه خواهیم کرد.
هرچند ممکن است برگزاری جلسه بارش فکری درخصوص ساعت شنی، چند ساعت طول بکشد اما مطمئن باشید پیشنهادهایی که از درون این جلسه بیرون میآید برای ادامه مسیر بسیار راهگشا خواهد بود.
در پایان این بخش ذکر این نکته ضروری است که احتمالاً بهدلیل طولانی شدن جلسه، بهتر است بارش فکری را در چند نوبت انجام دهید تا به نتایج بهتری دستیابید.
جزء هشتم برنامه بازاریابی: سیستم محتوا بسازید
تولید محتوا بحثی مفصل و البته بااهمیت است که امروزه بیش از هر زمان دیگر باید به آن توجه کرد. احتمالاً شما تاکنون اقداماتی در راستای تحقق آن انجام دادهاید. اگر مطابق با بررسی و ممیزی انجامشده، از داشتن یک سیستم محتوا محرومید نگران نباشید. فقط کافی است فعالیتهای زیر را در دستور کار قرار دهید.
موضوعات اصلی محتوا را مشخص کنید
برای تعیین موضوع چند کار را انجام دهید:
مرحله ۱: ابتدا بر اساس طوفان یا بارش فکری، به تمام مسائل، مشکلات و نیازهایی فکر کنید که محصول یا خدمت شما قرار است آنها را حل کند. سعی کنید به تمام مسائل را روی کاغذ بیاورید. هرچه مسائل جزئیتر بهتر.
مرحله ۲: سپس همه آنچه را استخراج کردید بهنوبت در گوگل جستجو کنید و ببینید این موتور جستجو چه موارد دیگری به شما پیشنهاد میدهد.
مرحله ۳: اگر پیشازاین تحقیق رقابتی را به شکل درست انجام داده باشید، اکنون میدانید که بهترین رقبای شما چه کسبوکارهایی هستند. تلاش کنید کلمات کلیدی را استخراج کنید که رقبا برای آنها محتوا تولید کردهاند. برای این کار به بخش مقالات هر سایت بروید و ملاحظه کنید که آنها مطابق با چه کلمات کلیدی، مقاله نوشتهاند. آن کلماتی را که مطابق با استراتژی شماست یادداشت کنید.
مرحله ۴: از ابزارهای سئو استفاده کنید. معمولاً همه ابزارهای مهم سئو این قابلیت را دارند که با واردکردن یک کلمه، مجموعهای از کلمات مشابه را به شما پیشنهاد دهند. پیشنهاد میکنیم برای تکمیل دامنه کلمات کلیدی از یکی از ابزارهای فارسی بهره ببرید.
موضوعات محتوا را دستهبندی کنید
اگر گام قبلی را درست انجام داده باشید، اکنون با انبوهی از کلمات کلیدی روبرو هستید که باید آنها را دستهبندی کنید. برای این کار فرض کنید، میخواهید کتابی با موضوع کفش چرمی بنویسید. احتمالاً بعضی از کلمات کلیدی عبارتاند از:
• کفش و درد زانو
• کفش و درد کمر
• کدام چرم برای کدام سن
• کدام رنگ برای کدام سن
• روش درست تمیز کردن و واکس زدن
• بهترین واکس یا روغن برای کفش
اکنون باید این کلمات کلیدی را ذیل چند موضوع جاسازی کنید. برای مثال دو کلمه کلیدی اول مربوط به موضوع «کفش چرمی و سلامت جسم»، دو کلمه کلیدی دوم مربوط به موضوع «راهنمای خرید کفش چرمی مناسب»، و دو کلمه کلیدی پایانی مربوط به موضوع «نحوه نگهداری از کفش چرمی» است.
بنابراین ما در اینجا با ۶ عنوان مقاله ذیل ۳ دسته روبرو هستیم که وقتی آنها را در یک صفحه هاب جاسازی کنید، کار مخاطب یا کاربر را هنگام مطالعه راحت کردهاید و البته این کار به سئوی وبسایت شما نیز کمک میکند.
موضوعات محتوا را بر اساس اولویت مشخص کنید
برای تولید محتوا لازم است اولویت را مدنظر قرار دهید. مثلاً اگر دارای چند محصول هستید، بهتر است تولید محتوا را برای آن محصولی در اولویت قرار دهید که فروش بهتری داشته است. یا بهتر است ابتدا روی کلماتی تمرکز کنید که رتبه گرفتن در آنها سادهتر است.
طبق یک قاعده سئو، رتبه گرفتن روی عبارات حاوی حداقل سه یا چهار کلمه سادهتر است. اگر همان مثال قبلی را مدنظر قرار دهیم، بهتر و بلکه بایسته است که ابتدا روی کلمه کلیدی «خرید کفش چرمی در اصفهان» تمرکز کنید تا روی کلمه کلیدی «کفش چرمی».
نوع قالب محتوا را مشخص کنید
هرچند مقالات نوشتاری اهمیت بسزایی هم برای کاربر و هم گوگل دارد، نباید خود را به آن محدود کنید. تلاش کنید از همه قالبها مانند ویدئو، پادکست، ایمیل و … استفاده کنید. اساساً لازم است یک محتوا را به شکلها و در قالبهای مختلف تولید کنید. این کار سبب میشود که برای همه سلیقهها محتوا داشته باشید.
اگر نوشتن برایتان سخت است، پیشنهاد میکنیم ابتدا محتوا را بهصورت پادکست یا ویدئو تولید کنید آنگاه از کسی بخواهید که آنرا در به قالبهای مختلف منتشر کند.
از تقویم استفاده کنید
حال نوبت آن است که متناسب با بودجه و توان خود، موضوعات را بین ماههای سال تقسیم و مسئول تولید را مشخص کنید. فراموش نکنید که اگر تقویم نداشته باشید، زمان را از دست خواهید داد. تقویمهای محتوای متعددی در فضای آنلاین موجود است که با یک جستجوی ساده میتوانید به تعدادی از آنها دست پیدا کنید.
جزء نهم برنامه بازاریابی: اولویتهای توسعه را مشخص کنید
باید پذیرفت که اساس مدیریت زمان، بر تعیین اولویت و اقدام بر اساس آن است وگرنه حتی ممکن است روزهای شلوغی را سپری کنید اما بازدهی موردانتظار را نگیرید.
ازاینرو با توجه به ممیزیهای انجامشده، اکنون لازم است برنامه عملی خود را مطابق با اولویت جلو ببرید.
اما کدام فعالیتهای بازاریابی را در اولویت قرار دهیم؟
اگر هشت مرحله قبلی را درست پشت سر گذاشته باشید باید بتوانید به این سؤال پاسخ دهید.
جزء دهم برنامه بازاریابی: بودجه و نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را رصد کنید
رسیدیم به بخش پایانی. بیشک شما بهعنوان کسبوکاری کوچک یا متوسط علاوه بر اینکه لازم است بخشی از بودجه خود را به بازاریابی اختصاص دهید، ناگزیرید حساب دخلوخرج خود را نیز داشته باشید وگرنه همچون فردی هستید که در تاریکی، تیرهای معدودی به سمت هدف پرتاب میکند.
بدین منظور این بخش را در دو سه قسمت اختصاص بودجه، تقسیم بودجه و ROI توضیح میدهیم.
اختصاص بودجه
سؤالی که معمولاً در اینجا مطرح میشود آن است که چه مقدار پول باید برای حوزه بازاریابی در نظر گرفت. پاسخ به این سؤال بستگی به تعداد سال افتتاح کسبوکارتان دارد. اگر تازه کارتان را شروع کردهاید یعنی بین ۱ تا ۵ سال از شروع بیزینستان میگذرد، بین ۱۲ تا ۲۰ درصد از درآمد سال گذشته خود را (یادتان باشد منظور درآمد است نه سود) به بازاریابی اختصاص دهید. اما اگر عمر کسبوکارتان بیش از ۵ سال است، بین ۶ تا ۱۲ درصد از درآمد سال گذشته را برای بازاریابی کنار بگذارید.
شاید عددی که به دست میآید، کمی به نظرتان زیاد باشد اما فراموش نکنید که اگر در بخش بازاریابی هزینه نکنید، نوشتن پلن بازاریابی حتی بهصورت دقیق هم نمیتواند خیلی گرهای از مشکلات شما باز کند. بنابراین هزینه در بازاریابی را به چشم سرمایهگذاری بدانید.
تقسیم بودجه
اکنون وقت آن است که بودجه مشخصشده را بین بخشهای مختلف بازاریابی تقسیم کنید. اگر بخش قبلی یعنی اولویتها را معین کرده باشید در اینجا فقط کافی است بودجه را به ترتیب اولویت بین بخشهای مختلف تقسیم کنید. مثلاً اگر اولویت اول شما، پرداختن به استراتژی است، لازم است قسمتی از پول را ابتدا به این بخش اختصاص دهید. آنگاه سراغ اولویتهای دوم و سوم بروید. این کار سبب میشود مطمئن باشید پول را در جاهایی خرج میکنید که از اولویت بیشتری برخوردارند.
تعیین نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
یکی از دغدغههای اصلی صاحبان کسبوکار و بازاریابان آن است که آیا مقدار پولی که در بخش بازاریابی و فروش خرج میکنند دارای فایده است و بهاصطلاح آیا به میزان خروجی، ورودی اتفاق میافتد یا خیر. اینجاست که پای یکی از اصطلاحات مهم بازاریابی یعنی نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI به میان میآید.
اما نرخ بازگشت سرمایه باید بر اساس شاخص یا همان KPI مشخص شود وگرنه نمیتوانیم ارزیابی دقیقی از موضوع داشته باشیم. شاخصهای کلیدی عملکرد متعددند که در اینجا دو شاخص هم عبارتاند از: نرخ ترافیک یا همان جذب لید و سرنخ و دیگری تبدیل سرنخ به مشتری واقعی.
اجازه دهید مسئله را با توجه به یک مثال بیشتر توضیح دهیم. فرض کنید بودجه سالانه بازاریابی شما عبارت است از ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان. یعنی ۳۰۰ میلیون تومان به ازای هر فصل و ۱۰۰ میلیون تومان به ازای هر ماه.
حال شما در ماه اول ۲۰۰ میلیون تومان در بخش بازاریابی و فروش هزینه کردهاید و مثلاً توانستهاید ۱۰۰ مشتری راغب یا همان سرنخ جذب کنید و از این تعداد، ۱۰ درصد آنها یعنی ۱۰ نفر ایشان به مشتری واقعی تبدیلشدهاند و محصول ۲۵ میلیونی شما را خریدهاند و ۲۵۰ میلیون درآمد داشتهاید. این سخن بدین معنی است که علاوه بر بازگشت سرمایه اولیه (۲۰۰ میلیون تومان)، ۵۰ میلیون سود کردهاید. بنابراین نرخ بازگشت سرمایه مثبت است.
اما اگر وضعیت بهگونهای دیگر رقم بخورد و برای مثال نرخ تبدیل بهجای ۱۰ درصد، ۵ درصد اتفاق بیفتد، ROI در ماه اول منفی خواهد بود زیرا تنها توانستهاید ۱۲۵ میلیون درآمد داشته باشید.
بههرحال رصد و پیگیری مداوم ROI باعث میشود که بدانید آیا در مسیر درستی قرار دارید یا خیر و متناسب با بازخورد، اصلاحات مناسب را اعمال کنید.
در این مقاله تلاش کردیم، شما را با تمام زوایای پلن بازاریابی[3] آشنا کنیم تا با چشمانی باز بتوانید در مسیر طراحی این پلن گام برداشته و کسبوکاری پررونق را برای خود رقم بزنید. درصورت تمایل جهت طراحی پلن بازاریابی به شیوه کاملا کاربردی به وبسایت رسمینو مارکتینگ مراجعه کنید.
References
- ^پلن بازاریابی (rasminomarketing.com)
- ^استراتژی بازاریابی (rasminomarketing.com)
- ^پلن بازاریابی (rasminomarketing.com)
Authors: صاحبخبران - جدیدترین و آخرین اخبار ایران و جهان - علمی-فناوری