5 پيشگويی بدبینانه درباره تكنولوژی که تا کنون نشنیدهاید!
دست آوردهای شگفت انگیز دنیای تكنولوژی گاه آنچنان پیچیده میشوند كه قضاوت در مورد اشتباهات تاریخی که در موردشان صورت گرفته گاها غیرمنصفانه است. نگاهی دوباره به تاریخچه تكنولوژی نشان میدهد چگونه نوآوریهای گذشته موفقیتهای پربار تجاری امروز را به ارمغان آوردهاند. در ادامه شما را با پنج پیشگویی بدبینانه نه چندان معروف دنیای فناوری آشنا میکنیم.
برخی پیشگوییها در عالم علم و تکنولوژی واقعا قابل درک نیستند! این که عدهای از افراد در مقابل فناوریهای جدید موضع سفت و سختی میگرفتند کمی عجیب است. در این مطلب پنج تا از مهمترین پیشگوییهای نادرست تاریخ علم و فناوری را به شما معرفی خواهیم کرد. برای فراهم كردن پیش زمینهای مناسب جهت درک بهتر این پنج پیشگویی نادرست، فوربس مصاحبهای داشته با بروس سیلی مورخ تكنولوژی از دانشگاه میشیگان كه انگیزههای پشت پردهای که باعث این بدبینی نسبت به فناوری شده را روشن میکند. در ادامه این مطلب توجه شما را به این بررسی علل واقعی این مسئله جلب میكنیم.
مارتین ون بورن و مخاطرات حملونقل ریلی
واگنهای ریلی توسط نیرویی عظیم و با سرعتی معادل پانزده مایل بر ساعت كشیده میشوندو در نتیجه جان مسافران را در معرض خطر قرار میدهند. علاوه بر آن، با صدای گوشخراشی که تولید میکنند باعث آلودگی صوتی در مناطق شهری میگردند. مسلما قادر مطلق هرگز تمایل نداشته آفریدگانش با وسایلی این چنین خطرناك مسافرت كنند. فرماندار نیویورك، مارتین ون بورن - 1829
چرا این آقا تا این اندازه از تكنولوژی ریلی آن زمان یكه خورده است؟ بروس سیلی میگوید: «فرماندار اسبق نیویورك و نیز رییس جمهور وقت آمریكا درآن زمان تنها افرادی نبودند كه چنین ذهنیتی داشتند. حتی تعدادی از فیزیكدانان آنزمان نیز نسبت به اثراتی كه چنین سرعت بالایی میتوانست بر جسم انسان داشته باشد ابهاماتی مطرح کرده و در این مورد هشدار میدادند. در واقع در سال 1829 كمتر كسی میتوانست آینده سودآوری را که پیش روی این پدیده نوظهور بود پیشبینی كند. البته از نظر آقای سیلی پیشبینی جناب فرماندار در واقع عكسالعملی بود به اشاراتی كه در یك رمان علمی شده بود، مبنی بر اینكه سیاستمداران پیشگویان خوبی نیستند».
ویلیام پیكرینگ و نگاهی بدبینانه به صنعت هوایی
ماشینهای غول پیكر پرنده بر فراز آتلانتیك كه توانایی جابجایی مسافرین بسیای را دارند. آنهم در مقایسه با كشتیهای بخار مدرن ؟! بعضی از ایده ها واقعا كه تخیلیاند. ویلیام هنری پیكرینگ، منجم - 1910
سیلی میگوید: «هفت سال پس از اولین پرواز موفقیتآمیز برادران رایت صنعت هواپیمایی همچنان در وضعیت شكنندهای قرار داشت. اما نقل قول پیكرینگ مطلقا ناشی از سراسیمگی است. چرا كه به نظر میرسد در باور عمومی آنزمان این ستاره شناس هارواردی یكی از افرادی بود كه بیش از سایرین درباره هواپیمایی اطلاع داشت، اما در واقع او اصلا نمیدانست هواپیما چگونه پرواز میكند.» سیلی در ادامه میگوید: «عبارت "ایدههای كاملا تخیلی" حقیقتا مرا شگفتزده كرد، چرا كه برای برطرف کردن موانع و مشكلاتی كه بر سر راه تكنولوژی قرار میگیرند بشر نیازمند تخیل است. بیشتر به این جهت که این مشکلات اغلب با حقایق علمی و تكنیكی زمان خود در تناقص میباشند.»
ارنست رادرفورد و کوته نظری درباره انرژی اتمی
انرژی تولید شده از شكستن اتم از نوعی بسیار ضعیف میباشد. هر كسی كه انتظار دارد از این راه به منبع انرژی عظیمی دست پیدا كند هذیانگوست. ارنست رادرفورد - 1933
آیا شما هم از این اظهار نظر متعجب شده اید؟ حق با شماست. به عنوان یك فیزیكدان، رادرفورد میبایست بیش از هر شخص دیگری از روند حوادث آن دوره آگاه میبود. اما در سال 1933 و در زمانی كه نسل جدیدی از فیزیكدانان پا به عرصه وجود میگذاشتند و تئوریهای بحث برانگیزی همچون مكانیك كوانتومی كه جنگ جهانی دوم را به سمت هستهای شدن پیش برد مطرح میشد، رادرفورد جزو پیشقراولان این تحقیقات جنجالی به حساب نمیآمد.
هری وارنر: محتاط در مورد فیلم ناطق
كدوم آدم لعنتی دوست داره صدای بازیگرا رو بشنوه؟ غول صنعت فیلم سازی هالیوود، هری وارنر - 1925
همانند دیگر غولها و تهیه کنندگان بزرگ صنعت سینما در سال 1920، هری وارنر نیز نگران روند ناطق شدن فیلمها و تكنولوژیهایی همچون صدا گذاری سر صحنه و یا سیستمهای صداگذاری سینمایی بود. سرمایه گذاران در آنزمان نگران بودند این تكنیكها راه را برای سبقت گرفتن رقبا از محصولات آنان هموار سازد و این دلیل مقاومت آنان در مقابل تكنولوژی محسوب میشد. وارنر میگفت اگر بخشی از یك سیستم را تغییر دهی ناگزیر به تغییر در كل آن هستی. بنابراین صنعت سینما در طول سالهای1926 تا اواسط 1930 گرفتار وضعیتی نامناسب بود تا بتواند منابع مالی لازم جهت عبور از سینمای صامت به ناطق را فراهم كند.
هنری دیوید توره و توهم در مورد تلگراف
ما در شتابی عظیم گرفتار شدهایم تا تلگراف مغناطیسی را از ایالت مین به تگزاس ببریم تا زمینه ارتباط این دو ایالت با هم فراهم شود. در حالی كه شاید اصولا این دو ایالت هیچ موضوع مهمی برای گفتگو كردن نداشته باشند. هنری دیوید توره - 1854
برعکس توره، دولت فدرال آمریکا سرمایهگذاری بالایی برای ایجاد خطوط تلگراف انجام داد. دلیل اصلی این سرمایهگذاری توسط دولت، كمك به ایجاد یك نظام واحد سیاسی در سرتاسر كشور بود. همچنین همین مسئله در مورد بازار بورس و روزنامهنگاری نیز صدق میکرد. تلگراف به یكپارچگی این مشاغل و فعالیتها كمك میكرد. این در حالی بود كه توره به ارتباطات رودرو و یا مكاتبهای تمایل بیشتری نشان میداد.
نتیجه تمام این بحث را میتوان در این جمله خلاصه کرد: «نوآوریها بندرت در زمان خودشان مورد توجه قرار گرفته و تقدیر میشوند. نوآوران اغلب از مسیرهایی به پیشرفت علم و تكنولوژی كمك میكنند كه حتی خودشان هم تصورش را نمیكردند.»
نظر شما در این باره چیست؟ آیا با نتیجهگیری ما موافقید؟